غنچه زيباست چون گلبرگها را درميان گرفته
و
حجاب زيباست چون تو را دربرگرفته
جان خود در ره اولاد علي مي بازيم
همچومالك به عدوان علي مي تازيم
اي كه گويي كه خلايق ز ولي خسته شدند
كوري چشم تو بر سيدعلي مي نازيم
می گویند سیاهی چادر چشم را می زند .
چشم آدم های حریص و هرزه را
چشم را که هیچ ! خبر ندارند تازگی ها دل را هم می زند .
دل آدم های مریض و بیمار دل
از شما چه پنهان ، چادرم دست و پاگیر هم هست
دست و پای بی بند و باری را می بندد .
چادر برای کسانی است که نمی خواهند عزت آخرتشان را به بهای ناچیز لبخند های هرزه بفروشند !
چادرم سند بندگی و عبودیتم را امضا می کند …
تاکی من گناه کنم وشماجورش را بکشی…؟؟!!
نزدیک حرم که شد؛نعلینش را درآورد و در دستانش گرفت و واردحرم شد. نزدیک سرداب، صوت دلنشینی، حال و هوای اورادگرگون کرد.سیدبن طاووس این بارهم صدای دلنشین امامش را می شنید ودرآن حال دیگرپاهایش رمق حرکت نداشت.کلمات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به اشکهای سید امان نمیداد. پهنای صورتش خیس ازاشک ….
آقایش باخدامناجات میکردو میفرمود:
“خدایاشیعیان ماراازشعاع نورماو باقیمانده طینت(گل)ماخلق کرده ای آنهاگناهان زیادی بااتکاء برمحبت و ولایت ما انجام داده اند؛ اگرگناهان آنها گناهی است که درارتباط باتوست(حق الله)ازآنها بگذر؛ که مارا راضی کرده ای وآنچه ازگناهان آنهادرارتباط باخودشان هست (حق الناس) خودت بین آنها را اصلاح کن وآنهاراازآتش جهنم نجات بده وآنهارابادشمنان ما درخشم و غضب خودجمع نفرما”
(برکات حضرت ولیعصرعجل الله تعالی فرجه الشریف؛ ص399)