علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، معروف به امام سجاد و امام زین‌العابدین، چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) است.

کنیه او ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد و ابوعبداللّه بوده است.

ابو حمزه ثمالی می‌گوید: علی بن حسین شبانه مقداری غذا بر دوش خود می‌گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می‌رساند

و می‌فرمود: «صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش می‌کند.»1

محمد بن اسحاق می‌گوید: مردمی در مدینه زندگی می‌کردند و نمی‌دانستند معاش آنها از کجا تأمین می‌شود؛ با درگذشت علی بن الحسین غذای شبانه آنان قطع شد.2

شب هنگام انبان‌های نان را بر پشت خود برمی‌داشت و به خانه مستمندان می‌رفت و می‌گفت: صدقه پنهانی آتش غضب پروردگار را خاموش می‌کند.

برداشتن این انبان‌ها بر پشت او اثر نهاده بود و چون به جوار پروردگار رفت به هنگام شست و شوی آن حضرت آن نشانه‌ها را بر پشت او دیدند.3

ابن سعد نویسد: چون مستمندی نزد او می‌آمد، برمی‌خواست و حاجت او را روا می‌کرد و می‌گفت: صدقه پیش از آنکه به دست خواهنده برسد، به دست خدا می‌رسد.4

سالی قصد حج کرد. خواهرش سکینه توشه‌ای به ارزش هزار درهم برای وی آماده ساخت. چون به حره رسید، آن توشه را نزد او بردند. امام همه آن را میان مستمندان پخش فرمود.5

1.ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۳.
2.ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۳.
3.حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ کشف الغمه ج ۲ ص ۷۷؛ مناقب ج ۴ ص ۱۵۴؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۱۵۴؛ خصال ص ۶۱۶؛ علل الشرایع ص ۲۳۱؛ بحار ص ۹۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص ۱۴۷-۱۴۸.
4.طبقات ج ۵ ص ۱۶۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.
5.کشف الغمه ج ۲ ص ۷۸؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۵۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.

 

 

 

 

 

   سه شنبه 12 اردیبهشت 1396نظر دهید »

حضرت امام سجاد  عليه السلام درباره حضرت عباس عليه السلام مى فرمايد: خداوند عمويم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ايثار و فداكارى كرد و از جان خود گذشت چنان فداكارى كرد كه دو دستش قلم شد خداوند نيز به او همانند جعفر بن ابى طالب در مقابل آن دو دست قطع شده دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرداز مى كند عباس نزد خداوند مقام و منزلتى بسيار بزرگ دارد كه همه شهيدان در قيامت به او غبطه مى خورد.

امام صادق نيز در ستايش از حضرت عباس مى فرمايد:

عموى ما عباس داراى بصيرة نافذ و ايمانى استوار بود همراه امام حسين جهاد كرد و آزمايش خوبى داد و به شهادت رسيد.
وى تنها به عنوان يك قهرمان نامدار و دلاور مطرح نبود بلكه فضائل علمى، تقوايى او و دانش رفيع را از خردسالى از سرچمشه علوم الهى به دست آورده بود چنانچه برخى روايات اشاره به اين نكته دارند كه وى از زمان كودكى شروع به تغذيه علمى نموده است.

مقام فقهى او بسيار بالا بوده است و در نزد راويان مورد وثوق و اعتماد بوده است و از جهت پارسايى در درجه بالا قرار داشت چنانچه برخى از رجاليون درباره ايشان گفته اند: عباس از فقيهان و دين شناسان اولاد ائمه بود، عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود و ديگران نيز وى را اين گونه تعريف نموده اند كه عباس از بزرگان و فاضلان فقهاى اهل بيت بود بلكه وى عالم استاد نديده بود.

    

 

 

   دوشنبه 11 اردیبهشت 1396نظر دهید »

ميلاد باسعادت امام حسين عليه السلام بر همگان مباركباد.

   یکشنبه 10 اردیبهشت 1396نظر دهید »

یکی از دلایل خدشه ناپذیر بر لزوم شناخت امام زمان حدیثی متواتر از پیامبر گرامی اسلام است که فرمودند: (مَن مٰاتَ وَلَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِه مٰاتَ ميتةً جاهليةً) هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. این حدیث را شیعه و سنی نقل نموده اند و هیچ تردیدی در انتساب آن به رسول خدا صلی الله علیه و آله وجود ندارد. بر اساس این حدیث باید در هر زمان امامی در زمین وجود داشته باشد تا مردم با اقتدا به او راه یابند وهدایت شوند. دانشمندان شیعه بارها با استدلال به این حدیث در مناظراتشان با اهل سنت پیروز شده اند. خاطره ای از علامه امینی در این زمینه شنیدنی است:

يكى از ائمه جماعات تهران نقل می کند که: علامۀ امينى از نجف به تهران آمده بود. من به ديدن ايشان رفتم و تقاضا نمودم كه شبى به منزل ما تشريف بياورند. آقاى امينى اجابت نمودند، وعدّه‌اى از علماء را هم به افتخار ايشان دعوت نمودم. شب موعود فرا رسيد و از ايشان تقاضا كردم مطلبى را بيان فرمايند، ايشان فرمودند: براى مطالعات بعضى از كتب، مدتى در حلب به سر مى‌بردم يكى از تجارِ فهميده و منطقى از اهل سنت با من آشنا شد و شبى از من دعوت به‌عمل آورد. علماء طراز اول شهر و قضات عالى رتبه و بعضى از اساتيد دانشگاه و عدّه‌اى از تجّار نيز در آنجا حضور داشتند. پس از شام، عالم بزرگ و مفتى أعظم شهر گفت:

آقاى امينى اين بحث امامت چه ريشه و اساسى در اسلام دارد كه شيعيان و علماى تشيّع آن‌را رها نمى‌كنند؟

من به ايشان گفتم:

  آيا اين حديث را كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده (مَن مٰاتَ وَلَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِه مٰاتَ ميتةً جاهليةً) قبول دارى؟ گفت: بلى. به او گفتم: براى پى‌گيرى و بررسى بحث امامت همين حديث بس است، وى ساكت شد و چيزى نگفت.

از او سؤال كردم:

 فاطمۀ زهراء عليها السلام چگونه بانوئى است؟ وى گفت: (إنّها مَطهّرةٌ بِنَصّ الْكِتٰاب) به صراحت قرآن مطهره و معصوم است چون در شأن اهل بيت آيۀ تطهير نازل شده و حضرت زهراء از بزرگ‌ترين مصاديق أهل بيت رسول اللّٰه صلى الله عليه و آله است.

به او گفتم:

چرا فاطمۀ زهراء عليها السلام در حال خشم و غضب از حاكمان وقت از دنيا رفت؛ آيا آنان امام امت و خليفۀ به‌حق رسول خدا نبودند يا حضرت زهراء امام خود را نشناخت و فوت كرد؟ عالم بزرگ حلب ديد اگر بگويد غضب و خشم حضرت زهراء عليها السلام كار صحيحى بوده بايد خط بطلان به جبين حاكمان آن وقت بكشد و اين برخلاف اعتقاداتشان مى‌باشد و اگر بگويد كار حضرت زهراء عليها السلام خطا بوده و او بدون معرفت به امام خويش از دنيا رفته، با مقام عصمت و طهارت ايشان كه مورد قبول قرآن است منافات دارد، به همين دليل، براى خلط بحث گفت: آقاى امينى بحث ما چه ربطى به موضوع غضب و خشم حضرت زهراء نسبت به حكام زمان خودش دارد؟ افرادى كه در مجلس حضور داشتند از حيث علم و دانش اشخاص برجسته و فهيمى بودند، و متوجه شدند كه آقاى امينى با طرح اين سؤال چه ضربۀ محكمى به عقايد آنان وارد ساخت، و گفت كه شما نه فقط امام زمان خود را نشناخته‌ايد بلكه در حقانيّت افرادى كه آنان را خليفۀ رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌دانيد نيز در شك و ترديد به‌سر مى‌بريد، صاحب منزل كه كنارى ايستاده بود رو به عالم بزرگ حلب كرد و گفت: شيخُنٰا اُسْكُتْ قَدِ افْتَضَحْنٰا ، يعنى ديگر ساكت شو كه ما را رسوا كردى.

بحث تا نزديك سحر به‌طول انجاميد وعدّه‌اى از اساتيد دانشگاه و قضات و تجّار به سجده افتادند و مستبصر شدند و از راهنمائى علامۀ امينى تشكر نمودند.

دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف , حسین اوسطی، ص31

   سه شنبه 10 اسفند 1395نظر دهید »

«تسليم» يكى از حالات سالك است كه پس از «وصول»، به او دست می‏دهدواين حالت عبارت است از استقبال قضا و تسليم به مقدرات الهى و بنابه گفته خواجه عبدالله ‏انصارى: «تسليم، خويشتن به حق سپردن است»؛در واقع در اين مرتبه سالك، همه هستى خود را – با تمامى ابعاد اعتقادى و عملى‏ اش – به خدا سپرده و تسليم محض اوامر و افعال او است.
خواجه عبدالله تسليم را سه قسم مى داند:"يكى تسليم توحيد است و ديگر تسليم اقسام است و سيم تسليم تعظيم است. تسليم توحيد سه چيز است: خداى را ناديده بشناختن و نادريافته را پذيرفتن و بى معاوضه چيزى پرستيدن. تسليم اقسام سه چيز است: بر وكيل وى اعتماد كردن و به ظن نيكو حكم پذيرفتن و كوشش در حفظ نفس بگذاشتن. تسليم تعظيم سه چيز است: سعى خويش را در هدايت وى كم ديدن و جهدِ خود در معنويتِ وى كم ديدن و نشان خود در فضل وى كم ديدن‏ “
رساله صد ميدان، ص‏۶۲؛ منازل السائرين، ص‏۳۶
امام سجادعليه السلام مى فرمايد: «به بيمارى سختى دچار شدم.پدرم حسين بن على عليه السلام به من فرمود: چه ميل دارى؟ عرض كردم: ميل دارم نسبت به خود براى حضرت حق تعيين تكليف نكنم؛ او آنچه به نفع من است از باب لطف و مهرش تدبير مى‏ كند.من علاقه دارم در پيشگاه حضرتش تسليم محض باشم.
پدرم فرمود: آفرين! با ابراهيم خليل هماهنگ شدى؛ به هنگامى كه مى‏ خواستند او را در آتش بيندازند، جبرئيل به او گفت: چه حاجتى دارى؟ پاسخ داد: براى حق تعيين تكليف نمى‏ كنم؛ او مرا كفايت مى‏ فرمايد كه بهترين وكيل من در تمام شئون حيات است».ديار عاشقان، ج‏۱ص50
وجود مقدّس علی بن الحسین علیه السلام از جانب حضرت ربّ العزّه به عنوان چهارمین اختر تابناک امامت، برای اینکه تمام عالمیان در همه شئون؛ آنجناب را برای یافتن سعادت دنیا و آخرت اُسوه و سرمشق قرار دهند، انتخاب شد، و همین مسئله در باز شناساندن شخصیت و عظمت حضرت در تمام جهات حیات کافی است.

                      

 

 

   شنبه 8 آبان 1395نظر دهید »

سالروز شهادت جانسوز نهال گلشن دین،نور دیده زهرا، سپهر دانش و بینش،
امام محمد باقر(ع) تسلیت باد.

 

                                       

حضرت ابوجعفر، باقرالعلوم، در سوم صفر سال 57 هجری درشهر مدینه تولد یافت. پدر ایشان علی بن الحسین، زین العابدین (ع) و مادرشان ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبی (ع) می باشد.

فضایل و سیره اخلاقی امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام، با همه مهربان بود. حتی با کسانی که نسبت به او رفتار بدی داشتند. اگر نیمه شبی مهمانی می رسید،بامهربانی در به رویش می گشود و در باز کردن بار و بنه به او کمک می کرد. در تشییع جنازه ی مردم عادی شرکت می کرد. ظاهری آراسته داشت.خوردن غذا را با نام خدا آغاز و با حمد خدا ختم می کرد. آن چه را در اطراف سفره ریخته بود، اگر در خانه بود، بر می داشت و اگر در بیابان بود، برای پرندگان وامی نهاد. غذا دادن به مؤمنان به ویژه شیعیان را بسیار مهم می شمرد و به یاران خود سفارش می کرد دوستان و هم کیشان خود را میهمان کنند.

یارانش را به کارو کسب تشویق می کرد. آن گرامی تنها و تنها سفارش به کار نمی کرد؛ بلکه خود نیز به باغ و مزرعه ی خویش می رفت وحتّی در هوای گرم تابستان، عرق ریزان کار می کرد. با آنکه درآمدش کم، خرجش بسیار و عیال وار بود، درعین حال بخشندگی اش بین خاص و عام، آشکار و بزرگواری اش مشهور و فضل و نیکی اش معروف بود. بخشش او به حدّی بود که مورد اعتراض نزدیکان قرار می گرفت. آن حضرت یاور بیچارگان، یار درماندگان و دستگیر در راه ماندگان بود. بدین سبب، نیازمندان زیادی به منزلش مراجعه می کردند و آن حضرت به غلامان و کنیزانش سفارش می کرد که آن ها را تحقیر نکنند و گدا ننامند، بلکه آن ها را به بهترین نامهایشان صدا بزنند. پیوسته یارانش را به همدردی و دستگیری یکدیگر سفارش می کرد و می فرمود:

“چه بد برادری است، برادری که چون غنی باشی همراهت باشد و چون فقیر شوی، تو را تنها بگذارد”

سیره علمی امام باقر علیه السلام

امام باقر(ع) در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی که بر عرصه فرهنگ اسلامی سایه افکنده بود، با تلاشی جدّی و گسترده نهضتی بزرگ را در زمینه علم و پیشرفت های آن طراحی کرد. تا جایی که این جنبش دامنه دار به بنیان گذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق(ع)، به اوج خود رسید.

امام با برقراری حوزه درس، با کج اندیشی ها، زدودن چالش های علمی، تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تکیه بر آیات رهنمون گر قرآن مبارزه کرد و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی کمر بست؛ به گونه ای که دانشمندی چون «جابربن یزید جعفی» هر گاه می خواست سخنی در باب علم به میان آورد ـ با آن توشه ای که از دانش داشت ـ می گفت: «جانشین خدا و میراث دار دانش پیامبران محمدبن علی(ع) برایم این گونه گفت» و به دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام، از خود نظری به میان نمی آورد.

«ابو اسحاق سبیعی» از دیگر فرهیختگان این دوره، آن قدر نظرات علمی امام را درست می پندارد که وقتی از او در مورد مسئله ای می پرسند، پاسخ را از زبان امام می گوید و می افزاید:"او دانشمندی است که هرگز کسی به سان او [در علم] ندیده ام”

«ابو زُرعة» نیز در این باره اقرار می کند:"او بزرگترینِ دانشمندان است.”

سیره فرهنگی امام باقر علیه السلام

به طور کلی، تعصب بنی امیه و به وجود آمدن فرقه های انحرافی مثل خوارج، مرجئه و عثمانیه و رواج مفاهیم آیین یهود یا اسرائیلیات موجب شده بود. مسلمانان سردرگم و ناتوان شوند. در دوران امامت امام باقر و سپس امام صادق علیه السلام، حکومت بنی امیه روزهای پایانی زمامداری خود را سپری می کرد و آل عباس در تکاپوی غصب ردای خلافت بود. بنابراین، شکاف موجود می توانست زمینه مناسبی برای رشد فرهنگی جامعه اسلامی باشد.

با نگاهی کوتاه به مستندات فقهی و تفسیری شیعه، به خوبی می توان دریافت که بخش زیادی از روایات فقهی، اخلاقی و تفسیری شیعه از امام باقر(ع) نقل شده است. وسائل الشیعه و کتب تفسیری مانند البرهان از بحرانی و صافی از فیض کاشانی، حاوی روایات زیادی در زمینه تبیین مسائل فقهی و توضیح آیات قرآن و شأن نزول آنهاست که از آن حضرت روایت شده است. علاوه بر اینها، مقدار زیادی اخبار تاریخی درباره امیرالمؤمنین و جنگ صفین نیز از آن حضرت نقل شده است. همچنین، در زمینه اخلاقیات، جملات پرمغزی از امام باقر(ع) روایت شده؛ جملات قصاری که در نهایت زیبایی برخاسته از روح معصوم و کمالات درونی امام است.

معارفی از امام باقر علیه السلام

امام باقر علیه السلام فرمود: مومن را بر عهده خدای عز و جل بیست خصلت ثابت است که خداوند به آنها وفا خواهد فرمود: بر خدای تبارک و تعالی است که او را آزمایشی گمراه کننده نفرماید و او را بر خدا است که برهنه و گرسنه اش نگذارد و او را بر خدا است که مورد سرزنش دشمنش قرار ندهد و او را بر خدا است که خوار و گوشه نشینش نسازد و او را بر خدا است که پرده آبرویش را ندرد و او را بر خدا است که با غرق شدن و سوختن جان او را نگیرد و او را بر خدا است که بر چیز خطرناکی نیفتد و چیز خطرناکی بر او نیفتد و او را بر خدا است که از نیرنگ نیرنگ بازان اش نگه دارد و او را بر خدا است که از حمله های ستمگران اش پناه دهد و او را بر خدا است که در دنیا و آخرت همنشین ما قرارش دهد و او را بر خدا است که از بیماری ها بآنچه صورت ظاهری او را بد نما کند دچارش نسازد و او را بر خدا است که از بیماری پیسی و خوره پناه دهد و او را بر خدا است که در حال انجام گناه کبیره جانش را نستاند و او را بر خدا است که روزگار گنهکاریش را از یادش نبرد تا زود بزود توبه کند و او را بر خدا است که شناسایی حجت خدا را از او پنهان نکند و او را بر خدا است که باطل را در دل او عزیز نکند و او را بر خدا است که روز رستاخیز در حالی که نور ایمانش در پیشاپیش راهنماییش میکند محشورش فرماید و او را بر خدا است که بهر کار خوبی توفیقش عطا فرماید و او را بر خدا است که دشمنش را بر او مسلط نفرماید که او را خوار کند و او را بر خدا است که سرانجام اش را با آسایش خواطر و ایمان بپایان برساند و او را در بهشت بلند پایه همنشین ما قرار دهد این ها است شرطهای خدای عز و جل برای مومنان. (الخصال، ج 3، ص 516)

اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام

برجسته ترین شاگردان عبارتند از: جابربن یزید جعفی، حمران بن اعین، زراره بن اعین، عامربن عبدالله جذاعه، حجربن زائده، عبدالله بن شریک عامری، فضیل بن یسار بصری، سلام بن مستنیر، بریدبن معاویه عجلی، حکم بن ابی نعیم، محمد بن مسلم ثقفی، لیث بن بختری مرادی، عبدالله بن ابی یعفور، ابوجارود زیاد بن منذر اعمی، زیاد بن ابی رجاء که همان ابوعبیده حذاء است، زیاد بن سوقه، زیاد مولی ابی جعفرعلیه السلام، زیاد بن ابی زیاد منقری، زیاد الاحلام، ابوبصیر یحیی اسدی معروف بن خربوذ مکی.

ناگفته نماند که بسیاری از راویان احادیث امام صادق علیه السلام ابتدا شاگرد امام باقر علیه السلام بوده اند. شیخ طوسی(ره) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمد باقر علیه السلام را ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته که در میان آنان برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتّفاق اهل سنّت و امامیّه اند و برخی از فقیه ترین فقیهان صدر اسلام محسوب می شوند.

چگونگی شهادت

امام باقر (ع) پس از عمری تلاش در میدان بندگی خدا و احیای دین و ترویج علم و خدمات اجتماعی به جامعه اسلامی، در روز هفتم ماه ذي الحجه سال 114 رحلت کرد.

منابع روایی و تاریخی علت وفات آن حضرت را مسمومیت دانسته اند، مسمومیتی که دستهای حکومت امویان در آن دخیل بوده است.

از برخی روایات استفاده می شود که مسمومیت امام باقر (ع) به وسیله زین آغشته به سم، صورت گرفته است، به گونه ای که بدن آن گرامی از شدت تأثیر سم بسرعت متورم گردید و سبب شهادت آن حضرت شد. در این که چه فرد یا افرادی در این ماجرای خائنانه دست داشته اند، نقلهای روایی و تاریخی از اشخاص مختلفی نام برده اند.

بعضی از منابع، شخص هشام بن عبد الملک را عامل شهادت آن حضرت دانسته اند.

بخشی دیگر، ابراهیم بن ولید را وسیله مسمومیت معرفی کرده اند.

قبر نورانی حضرت باقر علیه السلام، در شهر مدینه در قبرستان بقیع قرار دارد. هر سال، حاجیان زیادی در این قبرستان، بر سر مزار چهار امام غریبی که آنجا دفن شده اند، حاضر می شوند. امام حسن مجتبی علیه السلام، امام سجاد علیه السلام، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام، چهار امامی هستند که در کنار هم و در قبرستان بقیع دفن شده اند.

 

   جمعه 19 شهریور 1395نظر دهید »

باید به پای عکس ضریحت بلند شد
شوخی که نیست صحبت سلطان قلبهاست

السلام عليك ياعلي بن موسي الرضاالمرتضي

همیشه از حرمت، بـوی سـیـب مـی آیـد

صـدای بـال مـلـائـک، عـجـیـب مـی آیـد !
سـلـام! ضـامـن آهـو، دل شـکـسـتـه ی مـن

بـه پـای بـوس نـگـاهـت، غـریـب مـی آیـد
طـلـای گـنـبـد تـو، وعـده گـاه کـفـتـرهـاسـت

کـبـوتـر دل مـن، بـی شـکـیـب مـی آیـد
بـرات گـشـتـه بـه قـلـبـم؛مُـراد،خـواهـی داد 

چـرا کـه نـالـه ی«امّـن یُـجـیـب» مـی آیـد

 

                      

 

 

                  

 

 

 

   یکشنبه 24 مرداد 1395نظر دهید »

 

ميلاد امام مهرباني ها حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام برهمگان مبارك.

 

 

                               

   یکشنبه 24 مرداد 1395نظر دهید »

           ای همه آسمان شده، خیره به هر نگاه تو

چشم رضا ستاره شد مانده کنار ماه تو

سینه کاظم ار شده، شاد ز مقدم  شما

برده قرار نجمه را خنده گاه گاه تو

میلاد فرخنده حضرت معصومه سلام الله علیها بر همگان مبارک

                           

   پنجشنبه 14 مرداد 13951 نظر »

تاکی من گناه کنم وشماجورش را بکشی…؟؟!!
نزدیک حرم که شد؛نعلینش را درآورد و در دستانش گرفت و واردحرم شد. نزدیک سرداب، صوت دلنشینی، حال و هوای اورادگرگون کرد.سیدبن طاووس این بارهم صدای دلنشین امامش را  می شنید ودرآن حال دیگرپاهایش رمق حرکت نداشت.کلمات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به اشکهای سید امان نمیداد. پهنای صورتش خیس ازاشک ….
آقایش باخدامناجات میکردو میفرمود:
“خدایاشیعیان ماراازشعاع نورماو باقیمانده طینت(گل)ماخلق کرده ای آنهاگناهان زیادی بااتکاء برمحبت و ولایت ما انجام داده اند؛ اگرگناهان آنها گناهی است که درارتباط باتوست(حق الله)ازآنها بگذر؛ که مارا راضی کرده ای وآنچه ازگناهان آنهادرارتباط باخودشان هست (حق الناس) خودت بین آنها را اصلاح کن وآنهاراازآتش جهنم نجات بده وآنهارابادشمنان ما درخشم و غضب خودجمع نفرما”
(برکات حضرت ولیعصرعجل الله تعالی فرجه الشریف؛ ص399)


                        

   جمعه 7 خرداد 1395نظر دهید »

                                 

                              

                              

   یکشنبه 2 خرداد 1395نظر دهید »

                        

                                         

   یکشنبه 2 خرداد 1395نظر دهید »



خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود


خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود


جواب ناله ی ما را نمی دهد “دلبر”
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود


شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود


مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود


ز روزگار غریبم گشته است معلوم
شفای ما به قیامت بجز رضا نشود…


   شنبه 1 خرداد 1395نظر دهید »

                                       

   جمعه 31 اردیبهشت 1395نظر دهید »

                                           

 

برنائب برحق امامت صلوات
برصاحب انوار قیامت صلوات
خواهی که به روز حشر نگردی مایوس
بفرست به پیشگاه مهدی صلوات

   جمعه 31 اردیبهشت 1395نظر دهید »

                                      
ا. غسل كه باعث تخفيف گناهان ميشود.
2. احياء اين شب به دعا و نماز و استغفار چنانچه امام زين العابدين عليه السلام ميكردند و در روايت است كه هركه احياء دارد اين شب را نميرد دل او درروزي كه دلها بميرند.
3. زيارت حضرت امام حسين عليه السلام كه افضل اعمال اين شب و باعث آمرزش گناهان است. وهركه خواهدبا او مصافحه كندروح صدو بيست وچهارهزارپيغمبر زيارت كندآنجناب رادراين شب و اقل زيارت آن حضرت آن است كه به بامي برآيدوبه جانب راست و چپ نظركندپس سربه جانب آسمان كندپس زيارت كندآن حضرت رابه اين كلمات” السلام عليك يااباعبدالله السلام عليك و رحمة الله وبركاته” وهركه درهركجاودرهروقت آن حضرت رابه اين نحوزيارت كند اميداست كه ثواب حج و عمره براي اونوشته شود.
4. خواندن دعايي كه به منزله زيارت امام زمان صلوات الله و سلامه عليه است (به مفاتيح الجنان رجوع شود)
5. خواندن دعايي كه امام صادق عليه السلام به اسماعيل بن فضيل هاشمي تعليم نمود. (به مفاتيح الجنان رجوع شود)
6. خواندن دعايي كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم دراين شب ميخواندند.(به مفاتيح الجنان رجوع شود)
7. خواندن صلوات هرروزراكه دروقت زوال ميخواند.
8. خواندن دعاي كميل
9. هريك از سبحان الله و الحمدلله و الله اكبر و لااله الا الله راصدمرتبه بگويدتاخداوندتعالي گناهان گذشته اورابيامرزدوبرآوردحاجتهاي دنياوآخرت اورا.
10. خواندن دوركعت نمازي كه امام صادق عليه السلام درپاسخ به بهترين دعاهادراين شب؛ فرمودند: هرگاه بجاآوردي نمازعشا را پس دوركعت نماز بگزار درركعت اول حمدوسوره جحد(قل ياايهاالكافرون)ودرركعت دوم حمدوسوره توحيد را بخوان بعدازسلام نماز چندعمل انجام شود(به مفاتيح الجنان رجوع شود)سپس ميخواهي ازخداوندحاجت خودرا؛ قسم بخداكه اگرحاجت بخواهي به سبب اين عمل به عددقطرات باران هرآينه برساندبتو خداوندعزوجل آن حاجتهارابه كرم عميم وفضل جسيم خود.
11. خواندن دعايي كه درسحرها درعقب نمازشفع خوانده ميشود.
12. خواندن دعاهايي كه بعدازهردوركعت نمازشب وشفع و وترخوانده ميشود.
13. بجاآوردن سجده ها و دعاهاي حضرت رسول صلي الله عليه وآله وسلم (به مفاتيح الجنان رجوع شود)
14.خواندن نماز جناب جعفر وديگرنمازهايي كه در مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي به آنها اشاره شده است.

 
 
   جمعه 31 اردیبهشت 1395نظر دهید »

قال النبي صلي الله عليه و آله و سلم:

“من صام اول يوم من شعبان كتب الله له سبعين حسنة الحسنة تعدل عبادة سنة و من صام يومين من شعبان حطت عنه السيئة الموبقة و من صام ثلاثة ايام من شعبان رفع له سبعون درجة في الجنان من در و ياقوت”

- الامالي /(للصدوق)محمدبن علي ابن بابويه/ تهران/ انتشارات كتابچي/ 1376/ ص23
هركه اول روز ازشعبان راروزه بدارد خداوندهفتادحسنه برايش بنويسدكه برابرعبادت يكسالست وهركه دوروزش راروزه بدارد سيئه هلاك كننده از او بريزدوهركه سه روز ازماه شعبان راروزه بداردهفتاد درجه از در و ياقوت در بهشت برايش بالارود.

   پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395نظر دهید »

                                      

   یکشنبه 19 اردیبهشت 13951 نظر »

بیست و پنجم رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام)، امام هفتم شیعیان جهان در سال 183 هجری است.

درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می كند كه علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مك بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یكی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث كه مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت كه اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه كاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مكیان از مقام خود بیفتند.

جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی كند. گویند امام هنگام حركت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار كرد و از او خواست كه از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نكند. علی قبول نكرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالك اسلامی مال به او می دهند تا آنجا كه ملكی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم كه می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افكنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.

عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت كه موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز كاری ندارد یا كسی بفرست كه او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم كرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست كه امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمكی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را به سندی بن شاهك سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم كرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد كه ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن كردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.

نجمه همسر امام:

نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع) و از زنان مومنه، پارسا، نجیب و پاكیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (ع)، او را كه كنیزى از اهالى مغرب بود، خرید و به منزل برد.

نجمه در خانه امام صادق (ع)، حمیده خاتون را بسیار احترام مى كرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمى نشست! روزى حمیده در عالم رویا، رسول گرامى اسلام (ص) را دید كه به او فرمودند: «اى حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسى درآور زیرا از او فرزندى به دنیا خواهد آمد كه بهترین فرد روى زمین باشد».

پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام كاظم (ع) فرمود: «پسرم! نـجـمـه بانویى است كه من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیركى و محاسن اخلاق، مانندى ندارد.من او را به تو مى بخشم، تو نیز در حق او نیكى كن».

ثـمـره ازدواج امـام مـوسـى بـن جعفر (ع) و نجمه، نورى شد كه در شكم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینى نمى كرد و چون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوى آسمان بلند كرد و لب هاى مباركش را به حركت درآورد: گویا با خدایش رازو نیازمى كرد. پس از تولد امام هشتم (ع)، این بانوى مكرمه با تربیت گوهرى تابناك، ارزشى فراتر یافت.

فرزندان امام:

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی كاظم (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت كه هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یكی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است كه قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را كمتر و بیشتر نیز گفته اند.

تأثیر علمی آن بزرگوار:

امام هفتم (ع) با جمع روایات و احادیث و احكام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را كه با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد (ع) نظم و استحكام یافته بود حفظ و تقویت كرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری كرد كه جان خود را فدا ساخت.

سخنان برگزیده

* امام رضاعلیه السلام: زیارَةُ قَبرِ أبی مِثلُ زِیارَةِ قَبِر الحُسَینِ؛

زیارت قبر پدرم، موسى بن جعفرعلیه السلام، مانند زیارت قبر حسین‏علیه السلام است.

* روایت شده است: أنّهُ (الكاظِم َ‏علیه السلام) كانَ یَبِكی مِن خَشیَةِ اللَّهِ حَتّى‏ تَخضَلَّ لِحیَتُهُ بِالدُّمُوعِ؛

امام كاظم همواره از بیم خدا مى‏گریست، چندان كه محاسنش از اشك تر مى‏شد.

* امام كاظم ‏علیه السلام: ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ: نَكثُ الصَّفَقَةِ و تَركُ السُّنَّةِ و فِراقُ الجَماعَةِ؛

سه چیز تباهى مى‏آورد: پیمان شكنى، رها كردن سنّت و جدا شدن از جماعت.

* امام كاظم ‏علیه السلام: عَونُكَ لِلضَّعیفِ أفضَلُ الصَّدَقَةِ؛

كمك كردن تو به ناتوان، بهترین صدقه است.

* امام كاظم‏ علیه السلام: لَو كانَ فِیكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا؛

اگر به تعداد اهل بدر (مؤمن كامل) در میان شما بود، قائم ما قیام مى‏ كرد.

* امام كاظم‏ علیه السلام: لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی كُلِّ یَومٍ؛

كسى كه هر روز خود را ارزیابى نكند، از ما نیست.

* امام كاظم ‏علیه السلام: ما مِن شَى‏ءٍ تَراهُ عَیناكَ إلّا و فیهِ مَوعِظَةٌ؛

در هر چیزى كه چشمانت مى‏بیند، موعظه‏اى است.

* امام كاظم ‏علیه السلام: مَن كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَف َّ اللَّهُ عَنهُ عَذابَ یَومِ القِیامَة؛

هر كس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز مى‏دارد.

* امام كاظم ‏علیه السلام: إذا كانَ ثَلاثَةٌ فی بَیتٍ فَلا یَتَناجى‏ إثنانِ دونَ صاحِبِهِما فَإنَّ ذلِكَ مِمّایَغُمُّهُ؛

هر گاه سه نفر در خانه ‏اى بودند، دو نفرشان با هم نجوا نكنند؛ زیرا نجوا كردن، نفر سوم را ناراحت مى‏ كند.

* امام كاظم‏ علیه السلام: إیّاكَ أن تَمنَعَ فی طاعَةِ اللَّهِ فَتُنفِقُ مِثلَیهِ فی مَعصِیَةِ اللَّهِ؛

مبادا از خرج كردن در راه طاعت خدا خوددارى كنى، و آن‏گاه دو برابرش را در معصیت خدا خرج كنى.

* امام كاظم ‏علیه السلام: لاتُذهِبِ الحِشمَةَ بَینَكَ و بَینَ أخیكَ وَأبْقِ مِنها فَإنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَیاءِ؛

مبادا حریم میان خود و برادرت را (یكسره) از میان ببرى؛ چیزى از آن باقى بگذار؛ زیرا از میان رفتن آن، از میان رفتن شرم و حیا اس ت.

* امام كاظم ‏علیه السلام: أبلِغ خَیراً و قُل خَیراً ولا تَكُن أمُّعَةً؛

خیر برسان و سخن نیك بگو و سست رأى و فرمان‏برِ هر كس مباش.

* امام كاظم ‏علیه السلام: المُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ و لِلجازِعِ اثنَتانِ؛

مصیبت براى شكیبا یكى است و براى ناشكیبا دوتا.

* امام كاظم‏ علیه السلام: الصَّبرُ عَلَى العافِیَةِ أعظَمُ مِنَ الصَّبرِ عَلَى البَلاءِ؛

شكیبایى در عافیت بزرگ‏تر است از شكیبایى در بلا.

منبع:aftabnews.ir

   سه شنبه 14 اردیبهشت 1395نظر دهید »

بیست و پنجم رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام)، امام هفتم شیعیان جهان در سال 183 هجری است.

درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می كند كه علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مك بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یكی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث كه مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت كه اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه كاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مكیان از مقام خود بیفتند.

جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی كند. گویند امام هنگام حركت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار كرد و از او خواست كه از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نكند. علی قبول نكرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالك اسلامی مال به او می دهند تا آنجا كه ملكی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم كه می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افكنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.

عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت كه موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز كاری ندارد یا كسی بفرست كه او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم كرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست كه امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمكی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را به سندی بن شاهك سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم كرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد كه ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن كردند. تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.

نجمه همسر امام:

نجمه، مادر بزرگوار امام رضا (ع) و از زنان مومنه، پارسا، نجیب و پاكیزه بود. حمیده، همسر امام صادق (ع)، او را كه كنیزى از اهالى مغرب بود، خرید و به منزل برد.

نجمه در خانه امام صادق (ع)، حمیده خاتون را بسیار احترام مى كرد و به خاطر جلال و عظمت او، هیچ گاه نزدش نمى نشست! روزى حمیده در عالم رویا، رسول گرامى اسلام (ص) را دید كه به او فرمودند: «اى حمیده! نـجـمـه را به ازدواج فرزند خود موسى درآور زیرا از او فرزندى به دنیا خواهد آمد كه بهترین فرد روى زمین باشد».

پس از این پیام، حمیده به فرزندش امام كاظم (ع) فرمود: «پسرم! نـجـمـه بانویى است كه من هرگز بهتر از او را ندیده ام، زیرا در زیركى و محاسن اخلاق، مانندى ندارد.من او را به تو مى بخشم، تو نیز در حق او نیكى كن».

ثـمـره ازدواج امـام مـوسـى بـن جعفر (ع) و نجمه، نورى شد كه در شكم مادر به تسبیح و تهلیل مـشـغـول بـود و مـادر از آن، احـسـاس سنگینى نمى كرد و چون به دنیا آمد، دست ها را بر زمین گذاشت، سر را به سوى آسمان بلند كرد و لب هاى مباركش را به حركت درآورد: گویا با خدایش رازو نیازمى كرد. پس از تولد امام هشتم (ع)، این بانوى مكرمه با تربیت گوهرى تابناك، ارزشى فراتر یافت.

فرزندان امام:

بنا به گفته شیخ مفید در ارشاد امام موسی كاظم (ع) سی و هفت فرزند پسر و دختر داشت كه هیجده تن از آنها پسر بودند و علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم افضل ایشان بود از جمله فرزندان مشهور آن حضرت احمد بن موسی و محمد بن موسی و ابراهیم بن موسی بودند. یكی از دختران آن حضرت فاطمه معروف معصومه سلام الله علیها است كه قبرش در قم مزار شیعیان جهان است. عدد اولاد آن حضرت را كمتر و بیشتر نیز گفته اند.

تأثیر علمی آن بزرگوار:

امام هفتم (ع) با جمع روایات و احادیث و احكام و احیای سنن پدر گرامی و تعلیم و ارشاد شیعیان، اسلام راستین را كه با تعالیم و مجاهدات پدرش جعفر بن محمد (ع) نظم و استحكام یافته بود حفظ و تقویت كرد و علی رغم موانع بسیار در راه انجام وظایف الهی تا آنجا پایداری كرد كه جان خود را فدا ساخت.

سخنان برگزیده

* امام رضاعلیه السلام: زیارَةُ قَبرِ أبی مِثلُ زِیارَةِ قَبِر الحُسَینِ؛

زیارت قبر پدرم، موسى بن جعفرعلیه السلام، مانند زیارت قبر حسین‏علیه السلام است.

* روایت شده است: أنّهُ (الكاظِم َ‏علیه السلام) كانَ یَبِكی مِن خَشیَةِ اللَّهِ حَتّى‏ تَخضَلَّ لِحیَتُهُ بِالدُّمُوعِ؛

امام كاظم همواره از بیم خدا مى‏گریست، چندان كه محاسنش از اشك تر مى‏شد.

* امام كاظم ‏علیه السلام: ثَلاثٌ مُوبِقاتٌ: نَكثُ الصَّفَقَةِ و تَركُ السُّنَّةِ و فِراقُ الجَماعَةِ؛

سه چیز تباهى مى‏آورد: پیمان شكنى، رها كردن سنّت و جدا شدن از جماعت.

* امام كاظم ‏علیه السلام: عَونُكَ لِلضَّعیفِ أفضَلُ الصَّدَقَةِ؛

كمك كردن تو به ناتوان، بهترین صدقه است.

* امام كاظم‏ علیه السلام: لَو كانَ فِیكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائمُنا؛

اگر به تعداد اهل بدر (مؤمن كامل) در میان شما بود، قائم ما قیام مى‏ كرد.

* امام كاظم‏ علیه السلام: لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی كُلِّ یَومٍ؛

كسى كه هر روز خود را ارزیابى نكند، از ما نیست.

* امام كاظم ‏علیه السلام: ما مِن شَى‏ءٍ تَراهُ عَیناكَ إلّا و فیهِ مَوعِظَةٌ؛

در هر چیزى كه چشمانت مى‏بیند، موعظه‏اى است.

* امام كاظم ‏علیه السلام: مَن كَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ كَف َّ اللَّهُ عَنهُ عَذابَ یَومِ القِیامَة؛

هر كس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز مى‏دارد.

* امام كاظم ‏علیه السلام: إذا كانَ ثَلاثَةٌ فی بَیتٍ فَلا یَتَناجى‏ إثنانِ دونَ صاحِبِهِما فَإنَّ ذلِكَ مِمّایَغُمُّهُ؛

هر گاه سه نفر در خانه ‏اى بودند، دو نفرشان با هم نجوا نكنند؛ زیرا نجوا كردن، نفر سوم را ناراحت مى‏ كند.

* امام كاظم‏ علیه السلام: إیّاكَ أن تَمنَعَ فی طاعَةِ اللَّهِ فَتُنفِقُ مِثلَیهِ فی مَعصِیَةِ اللَّهِ؛

مبادا از خرج كردن در راه طاعت خدا خوددارى كنى، و آن‏گاه دو برابرش را در معصیت خدا خرج كنى.

* امام كاظم ‏علیه السلام: لاتُذهِبِ الحِشمَةَ بَینَكَ و بَینَ أخیكَ وَأبْقِ مِنها فَإنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَیاءِ؛

مبادا حریم میان خود و برادرت را (یكسره) از میان ببرى؛ چیزى از آن باقى بگذار؛ زیرا از میان رفتن آن، از میان رفتن شرم و حیا اس ت.

* امام كاظم ‏علیه السلام: أبلِغ خَیراً و قُل خَیراً ولا تَكُن أمُّعَةً؛

خیر برسان و سخن نیك بگو و سست رأى و فرمان‏برِ هر كس مباش.

* امام كاظم ‏علیه السلام: المُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ و لِلجازِعِ اثنَتانِ؛

مصیبت براى شكیبا یكى است و براى ناشكیبا دوتا.

* امام كاظم‏ علیه السلام: الصَّبرُ عَلَى العافِیَةِ أعظَمُ مِنَ الصَّبرِ عَلَى البَلاءِ؛

شكیبایى در عافیت بزرگ‏تر است از شكیبایى در بلا.

منبع:aftabnews.ir

   سه شنبه 14 اردیبهشت 1395نظر دهید »