ایام تَشریق ( ایام معدودات ) روزهاى یازده، دوازده و سیزدهم ذیحجه است.
معنای لغوی
تشریق، از ریشة شرق، در لغت به معنای طلوع خورشید آمده است. بنابر نظر غالب، چون در این سه روز حاجیان گوشتهای قربانی را تکه تکه، و در نور آفتاب خشک میکرده اند، آن را ایام تشریق نامیده اند. به نظر برخی، چون ذبح قربانی تنها در صورت بر آمدن آفتاب جایز است، یا ازاینرو که حاجیان در ایام جاهلیت میگفته اند:
«اَشْرِقْ ثَبِیرُ کَیْم’ا نُغیر» (ای ثبیر (نام کوهی در مکه) در نور آفتاب داخل شو تا قربانی کنیم)، این ایام را تشریق گفته اند.
ایام معدودات
مفسران شیعه و سنّی عموماً « ایام معدودات » [۱] را ناظر به ایام تشریق دانستهاند و در تأیید آن به روایات استناد جسته اند [۲] [۳] [۴] [۵]
در تفسیر «ایام معلومات» [۶] در اینکه مقصود، ایام نحر و قربانی کردن است، اتفاق نظر وجود دارد، اما درباره تعیین مصداق آن اختلاف هست. شافعی، حسن بصری، مجاهدبن جبر و دیگران آن را دهة اول ذیحجّه، و بعضی دیگر عید قربان و سه روزِ بعد از آن دانسته اند. مفسران شیعی نیز، برخی نظر اول و برخی [۷] با استناد به روایات اهل بیت علیهمالسلام رأی دوم را بر گزیده اند [۸] [۹] [۱۰]
در حوادث سال نهم هجرت آوردهاند که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم در موسم حج ، علی علیهالسلام را مأمور به قرائت آیات نخستین سورة برائت برای حجاج کرد؛ این واقعه را در ایام تشریق دانسته اند [۱۱] [۱۲] [۱۳] همچنین پیمان عقبة دوم میان پیامبر و انصار ، که به هجرت آن حضرت به مدینه انجامید، نیز در روز دوم این ایام در سال سیزدهم بعثت رخ داده است. [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷]
منشا لغوی
ایّام، جمع یوم (روز) [۱۸] و تشریق بر وزن تفعیل به معنای خشک کردن گوشت در آفتاب [۱۹]، زیبا و نورانی شدن صورت [۲۰] [۲۱] ، روی به سوی مشرق کردن [۲۲] [۲۳] و نماز عید [۲۴] است و تعبیر «ایّام تشریق» به صورت ترکیبی در اصطلاح فقه به روزهای یازدهم تا سیزدهم [۲۵] [۲۶] [۲۷] و به نظر برخی به روزهای دهم تا سیزدهم ذیحجّه [۲۸]اطلاق میشود. روز دهم «یومالنحر»، روز یازدهم «یومالقر»، روز دوازدهم «یومالنَفْر الاوّل» و روز سیزدهم «یومالنَفْر الثانی» یا «یومالصدر» نامدارد. [۲۹] [۳۰] [۳۱] ابن اثیر میگوید: نامیدن روزهاى یاد شده به ایام تشریق یا بدین علّت است که گوشتهاى قربانی در این ایام، تکه تکه شده، در آفتاب خشک مىشدند و یا بدین جهت که تا خورشید بر نیاید، قربانی انجام نمىگیرد. [۳۲]
1. ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۰۳.
۲. ↑ محمدبن حسن طوسی، التبّیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۵.
۳. ↑ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۲، جزء ۳، ص۱ـ۳.
۴. ↑ ابن عربی، احکام القرآن، ج۱، ص۱۹۸.
۵. ↑ سیوطی، ج۱، ص۲۳۴.
۶. ↑ حج/سوره۲۲، آیه۲۸.
۷. ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن،ج۱۴، ص۳۷۰.
۸. ↑ محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۲۱۰.
۹. ↑ طبرسی، ج۷، ص۱۲۹.
۱۰. ↑ سیوطی، ج۴، ص۳۵۶.
۱۱. ↑ محمدبن حسن طوسی، التبّیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۶۹.
۱۲. ↑ محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۲۱۸.
۱۳. ↑ مجلسی، ج۲۱، ص۲۷۳.
۱۴. ↑ طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۳۶۰.
۱۵. ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۲.
۱۶. ↑ مجلسی،بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۴۲۵.
۱۷. ↑ مجلسی،بحار الأنوار، ج۱۹، ص۴۷.
۱۸. ↑ لسان العرب، ج۱۵، ص۴۶۶، «یوم».
۱۹. ↑ لسانالعرب، ج۷، ص۹۶.
۲۰. ↑ لسان العرب، ج۷، ص۹۶، «شرق».
۲۱. ↑ مجمع البحرین، ج۲، ص۵۰۴.
۲۲. ↑ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۷۴.
۲۳. ↑ مجمعالبحرین، ج۲، ص۵۰۴، «شرق».
۲۴. ↑ مجمع البحرین، ج۲، ص۵۰۴، «شرق».
۲۵. ↑ التفسیرالکبیر، ج۵، ص۲۱۰.
۲۶. ↑ کنزالعرفان، ج۱، ص۳۱۹
۲۷. ↑ مجمعالبحرین، ج۲، ص۵۰۴، «شرق».
۲۸. ↑ المیزان، ج۱۴، ص۳۷۰.
۲۹. ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۴.
۳۰. ↑ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۵۰
۳۱. ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۷۹.
۳۲. ↑ النهایة (ابن اثیر)، واژه «شرق».
برگرفته از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۷۶ - ۷۷۸
سایت پژوهه
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ایام تشریق»، شماره۳۵۶۵.
آنكه رخسار تو را رنگ گل و نسرين داد
صبر و آرام تواند به من مسكين داد
هر آنچه که در عالم هستی وجود دارد، حقیقت و باطنی دارد؛ زیرا دنیا تنزّل یافتهی عوالم بالا است، هرچه در عالم دنیا است نمونهای است از آنچه در عالم معنا است. احکام و قوانین الهی هم که در دنیا به صورت دین و دستورات عبادی ظهور کردند، اسرار و باطنی دارند. اشیا، زمانها و مکانها نیز دارای حقیقت و باطن میباشند. یکی از آن زمان ها، ماه مبارک رمضان است. در فرهنگ اسلامی ماه رمضان یکی از مهم ترین و محترم ترین ماه های سال است؛ ماهی که نزد مسلمانان به ماه عبادت و طهارت معروف بوده و آن را به تعبیر پیامبر(ص) ماه خدا می نامند.1
امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه در استقبال از ماه مبارک رمضان با بیانی شیوا و رسا از ماه رمضان سخن گفته و حقیقت آن را روشن ساخته است. امام ابتدا خداوند متعال را جهت هدایت شدن به دین الهی و بهرهمندی از نعمت بندگی و عبادت، شکرگذاری می کند، سپس می فرماید: «سپاس خداى را که از جمله آن راه های هدایت، ماه خود، ماه رمضان را قرار داد: ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام، ماهى که قرآن را در آن نازل کرد، براى هدایت مردم، و بودن نشانه هایى روشن از هدایت و مشخص شدن حق از باطل، و بدین جهت برترى آن ماه را بر سایر ماه ها بر پایه احترامات فراوان، و فضیلتهاى آشکار روشن نمود».2
توصیف ماه رمضان با عباراتی؛ نظیر ماه اسلام، ماه نزول قرآن، حاکی از آن است که در نظر امام سجاد (ع) و در مکتب اهل بیت (ع)، ماه مبارک رمضان، عرصه برای تجلی حقیقت اسلام؛ یعنی تسلیم محض در برابر خداوند متعال است. این عرصه، مجالی است تا بندگان خدا به امر و رضای او، حتی از نیازهای طبیعی و حلال خود چشمپوشی کنند و سر تسلیم بر بندگی شکوه مند خالق بی همتای خویش فرود آورند. این تمرین یک ماهه در کفّ نفس و خودداری از درخواست نفسانی، تمرینی مفید و نیکو است برای تقویت اراده و خویشتن داری در باقی سال؛ چون انسانی که یک ماه به دستور الاهی در مقابل خواست حلال نفس خویش مقاومت کرده و فقط به خاطر رضای خداوند از نیازهای طبیعی خود مانند خوردن و آشامیدن اجتناب نموده است، این قدرت را خواهد داشت تا در یازده ماه دیگر سال در مقابل وساوس شیطانی و درخواست های نفسانی نفس اماره خویش مقاومت نموده و اهل تقوا و رستگاری شود.
ماه مبارک رمضان، ماه طهارت است. ماهی که بنده وجود خود را از تمایلات مادی و حیوانی زدوده و با روزه ضمن تطهیر جسم، به تطهیر جان نیز می پردازد تا روحش در عالم پاکی و رشد و تعالی، از انوار هدایت بخش خدای متعال بهره مند شود.
پس می توان گفت حقیقت ماه رمضان عبارت است از: آزادی از خود؛ آزادی از خود حیوانی، و تولد خود الاهی. ماه مبارک رمضان، ماه تخلق به اخلاق الاهی است و حقیقت و باطن آن عبارت است از: رسیدن به لقای خداوند. در حدیثی آمده است که خداوند سبحان فرمود: «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی بِه»؛3روزه مال من است و من خود به آن جزا می دهم. بعضی کلمه «اجزی» در این روایت را به صیغه مجهول «اُجزَی» خوانده اند؛ یعنی روزه برای من است و من پاداش آن هستم. حیف است که انسان به خودش و به غیر خدا و به هر آنچه که متغیر است، دل ببندد؛ زیرا هرچه غیر خدا است، در معرض زوال و تغییر است و نمی تواند جزای انسان باشد؛ جزای روزه دار، لقای حق است.4
1. شیخ صدوق، أمالی، ص 93، انتشارات کتابخانه اسلامیه، 1362.
2. صحیفه سجادیه کامله، شعرانی،ابوالحسن، دعای 44، ص 267، چاپ ششم، قائم آل محمد، قم، 1386ش.
3. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 75، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413 ق.
4. جوادی آملی، عبد الله، حکمت عبادات، ص 33و131- 135و 145- 147، اسراء، قم، چاپ اول، 1378ش.
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، معروف به امام سجاد و امام زینالعابدین، چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) است.
کنیه او ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد و ابوعبداللّه بوده است.
ابو حمزه ثمالی میگوید: علی بن حسین شبانه مقداری غذا بر دوش خود میگذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا میرساند
و میفرمود: «صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش میکند.»1
محمد بن اسحاق میگوید: مردمی در مدینه زندگی میکردند و نمیدانستند معاش آنها از کجا تأمین میشود؛ با درگذشت علی بن الحسین غذای شبانه آنان قطع شد.2
شب هنگام انبانهای نان را بر پشت خود برمیداشت و به خانه مستمندان میرفت و میگفت: صدقه پنهانی آتش غضب پروردگار را خاموش میکند.
برداشتن این انبانها بر پشت او اثر نهاده بود و چون به جوار پروردگار رفت به هنگام شست و شوی آن حضرت آن نشانهها را بر پشت او دیدند.3
ابن سعد نویسد: چون مستمندی نزد او میآمد، برمیخواست و حاجت او را روا میکرد و میگفت: صدقه پیش از آنکه به دست خواهنده برسد، به دست خدا میرسد.4
سالی قصد حج کرد. خواهرش سکینه توشهای به ارزش هزار درهم برای وی آماده ساخت. چون به حره رسید، آن توشه را نزد او بردند. امام همه آن را میان مستمندان پخش فرمود.5
1.ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۳.
2.ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۳.
3.حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ کشف الغمه ج ۲ ص ۷۷؛ مناقب ج ۴ ص ۱۵۴؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۱۵۴؛ خصال ص ۶۱۶؛ علل الشرایع ص ۲۳۱؛ بحار ص ۹۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص ۱۴۷-۱۴۸.
4.طبقات ج ۵ ص ۱۶۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.
5.کشف الغمه ج ۲ ص ۷۸؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۵۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.