در کوچه پس کوچه های جوانی ام، نجوای دعای توست که می جوشد و میل رویش را در تمام وجودم ایجاد می کند. برای سبز شدن و جوانه زدن، لابه لای صحیفه ات آشیانه می کنم.

            

    یعقوب کربلا! چه قدر گریه می کنی
از صبح زود تا به سحر گریه می کنی
یعقوب را که غصه ی یوسف شکست و تو
داری برای چند نفر گریه می کنی
وقتی که چشم هات می افتد به معجری
حق داری ای عزیز اگر گریه می کنی
این طفل را به جان خودت آب داده اند
دیگر چرا میان گذر گریه می کنی
از صبح تا غروب فقط نیزه می زدند
داری به قتل صبر پدر گریه می کنی
چشمت چرا ضعیف شده بی رمق شده
یعقوب کربلا چقدر گریه می کنی؟!
با دیدن اسیر کجا می رود دلت؟!
با دیدن فقیر کجا می رود دلت؟!

ما مستمند کیسه ی خیراتی توایم
ذاتاً فقیر آن کرم ذاتی توایم


موضوعات: محرم الحرام
   پنجشنبه 6 آبان 13952 نظر »

 

پیرمردی تنهادرمنطقه ای زندگی میکرد.اوخواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزنداماسختش بود،تنهاپسرش که میتوانست به اوکمک کنددرزندان بود.

پیرمردنامه ای به پسرش نوشت و وضعیت را برایش توضیح داد:
پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نمیتوانم سیب زمینی بکارم.من نمیخواهم این مزرعه راازدست بدهم،چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول رادوست داشت.من برای کارمزرعه خیلی پیرشده ام. اگرتواینجا بودی تمام مشکلات من حل میشد.میدانم اگراینجابودی مزرعه رابرایم شخم میزدی.
دوستدارتوپدر

بعدازمدتی پیرمرداین تلگراف رادریافت کرد:
پدربه خاطرخدامزرعه راشخم نزن!من آنجااسلحه پنهان کرده ام.
صبح فرداچندنفرازمأموران وافسران پلیس محلی دیده شدندوتمام مزرعه راشخم زدندبدون اینکه اسلحه ای پیداکنند.
پیرمردبهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت وبه اوگفت که چه اتفاقی افتاده ومیخواهدچه کند؟

پسرش پاسخ داد:
پدربرو وسیب زمینی هایت رابکار،این بهترین کاری بودکه ازاینجا میتوانستم برایت انجام بدهم.
در دنیاهیچ بن بستی نیست.یاراهی‌ خواهم یافت،یاراهی‌ خواهم ساخت.

 

 #بن بست


موضوعات: داستان
   دوشنبه 3 آبان 13952 نظر »

 

انسان نمی‌تواند رضایت همگان را به دست آورد. در آیات قرآن به این نکته توجه داده شده که اگر انسان همه زمین را به مردمان بدهد نمی‌تواند رضایت آنان را جلب و دلهای آنان را به سوی خودش جذب کند.(انفال، آیه ۶۳) انسان باید همواره دنبال این باشد که رضایت خداوند را به دست آورد که آفریدگار و پروردگار اوست.کسی که بخواهدرضایت پروردگار رابادیگری به دست آورد،مانندآن برده‌ای است که دو ارباب داردکه هرکدام خواسته‌ای متضادومتناقض داشته و اورابه سوی کاری میفرستندکه همزمان از عهده او برنمی‌آیدونمی‌تواندرضایت هردورا به دست آورد.(یوسف، آیه ۳۹)
براساس آموزه‌های وحیانی قرآن، انسان باید تنها برای رضایت خداوند تلاش کند و هرگز رضایت خلق را بر رضایت خالق ترجیح ندهد.

امیرمومنان علی(ع) نیز می‌فرماید:“لاطاعه لمخلوق فی معصیه الخالق”؛ هرگز اطاعت از مخلوق در معصیت خالق جایز نیست.(نهج‌البلاغه، کلمات قصار، کلمه ۱۶۵٫)
از نظر امام صادق(ع) اطاعت نشانه بندگی است وکسیکه به جای اطاعت خدا، اطاعت بنده و معصیت خدا می‌کند؛ درحقیقت بندگی خود را نسبت به خلق نشان می‌دهد.

ایشان می‌فرماید:“من اطاع رجلا فی معصیه فقد عبده”؛ کسی که از انسانی در معصیت پروردگار اطاعت کند او را پرستش کرده است. (وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۹۱، حدیث ۸٫)
از نظر امام حسین(ع) کسی که دنبال رضایت خالق نباشد بلکه با معصیت خالق دنبال رضایت خلق باشد، خودش را برای خشم الهی آماده کرده و باید آتش دوزخ را به جان بخرد.

ایشان فرمودند: “لاافلح قوم اشتروا مرضات المخلوق بسخط الخالق”؛ رستگار نمی‌شوند مردمی که خشنودی مخلوق را در مقابل غضب خالق بخرند. (بحارالانوار، ج۴۴، ص ۳۸۳)
بنابراین، در رفتار اجتماعی نباید دنبال رضایت مردم به هر شکلی حتی با انجام معصیت بود و کسانی که برای پیروزی در انتخابات و حفظ مقام و منزلت اجتماعی و یا مناصب دولتی و یا هر کار دیگر بخواهند بر خلاف شریعت و آموزه‌های اسلامی عمل کنند و دنبال رای بیشتر و حفظ موقعیت باشند، باید بدانند خشم خدا را به جان خریده‌اند.
امام حسین(ع) به پیامدهای معصیت خدا اشاره می‌کند و می‌فرماید:“من حاول امرا بمعصیه الله کان افوت لما یرجو و اسرع لمجی ما یحذر”؛ آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می‌دهد و نگرانیها به او روی می‌آورد. (الکافی، ج ۲، ص ۳۷۳؛)
پس کسی که بخواهد با معصیت خدا به جایی برسد، به آنجا نمی‌رسد و از نظر روحی و روانی نیز به جای آرامش به اضطراب می‌رسد و آثار روانی این معصیت در روان و زندگی‌اش خودنمایی می‌کند. کسانی که می‌خواهند برای رضایت مردم و خلق و بدتر حزب و جناح خودشان معصیت خالق و خدا داشته باشند، بدانند که نه به نتیجه دلخواه خواهند رسید و نه رنگ آرامش روانی را در زندگی خواهند دید؛ بلکه همواره در اضطراب و بحران و بیماری روانی خواهند زیست.

#رضایت

#امام حسین(ع)

#سبک زندگی

 


موضوعات: اخلاقي
   شنبه 1 آبان 13953 نظر »

انسان دارای شرافت ذاتی است و باید به گونه‌ای عمل کندکه گرفتار ذلت نشده و عزت نفس خویش راحفظ کند.اینجاست که نمی‌تواند از هر کسی به هر شکلی درخواستی بکند و از او بخواهد تا نیازهایش را برطرف سازد. حفظ فلسفه زندگی در چارچوب فلسفه قرآنی-اسلامی اقتضا می‌کند که انسان در رفتارهای اجتماعی چارچوب‌ها و شاخص‌ها و معیارهایی را مراعات کند تا حکمت و غایت فلسفه زندگی اجتماعی به شکل مطلوب تأمین و تضمین شود.

امام حسین(ع) مراجعه به هر کسی را برای تأمین نیازها جایز نمی‌داند، بلکه باتوجه به حکمت و فلسفه زندگی اجتماعی و تأمین اهداف عزت و شرافت و کرامت انسانی، شاخصه هایی را بیان نموده و می‌فرمایند:“لاترفع حاجتک الا الی احد ثلاثهًْ: الی‌ذی‌دین، او مروهًْ او حسب”؛ جز به یکی از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسی که اصالت خانوادگی داشته باشد.

(تحف العقول، ص ۲۴۷)

می‌توان حکمت این دستور را چنین بیان کرد:

اولا:انسانی که صاحب دین باشدوبراساس اعتقاد اسلامی زندگی خودش را تنظیم کند،همواره براساس آموزه‌های وحیانی قرآن، نه تنها دست به خیر و پیشگام و پیشتاز در امور خیر از جمله خیرات مادی و انفاقات و صدقات و قرض‌الحسنه است و بدون منت و آزار و اذیتی این کار را انجام می‌دهد و توقع و انتظاری ندارد، بلکه آن را وظیفه و تکلیف شرعی خود می‌داند و به انجام آن به عنوان یک عمل صالح می‌نگردکه موجبات تقرب وی را فراهم می‌آورد. (بقره، آیات ۲ و ۲۶۱ و ۲۶۲ و ۲۶۳؛ آل عمران، آیه ۹۲؛ حدید، آیه ۱۸)
صاحبان دین بر این باورند که خداوندآنان را آنچنان عزیز و محبوب داشته که واسطه فیض خود قرار داده است. آنان معتقدند پیش از آنکه خیری به دست کسی رسانده باشند، این خیر به دست خدا رسیده است.
در حقیقت آنان با خدایشان معامله می‌کنند و از سرمایه‌ای که خداوند به آنها داده، با همان سرمایه با خداوند تجارتی پرسود می‌کنند.از اینرو این افراد افتخار می‌کنند که می‌توانند حاجت دیگران را برآورده سازند. اینان سبک زندگی خود را بر مدار این آموزه‌های وحیانی قرار داده‌اند که امام حسین(ع) در یکی از سخنان خویش بیان کرده و فرموده است: “ان حوائج‌الناس الیکم من نعم الله علیکم فلا تملوا النعم”؛ نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.

(نزهه الناظر، ص ۸۱)

و نیز فرموده است: “ای مردم در خوبی‌ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصت‌ها شتاب نمانید و کار نیکی را که در انجامش شتاب نکرده‌اید، به حساب نیاورید.”

(بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۲۱)

ثانیا:صاحبان مروت و مردانگی صاحبان فضایل اخلاقی هستند؛ زیرا جوانمردی و مروت فضیلتی اخلاقی و روحیه و منشی انسانی و رفتار اجتماعی پسندیده است که همگان را به ستایش آن می‌کشاند. از نظر امیرمؤمنان علی(ع) فضیلت مروت و جوانمردی، یک فضیلت جامع و فراگیری است که بسیاری از فضایل دیگر را تحت پوشش خود جمع می‌کند.ونیزمیفرمایند:“المروه تمنع من کل دنیه”؛ مروت، انسان را از هرگونه پستی باز می‌دارد.(میزان الحکمه، ج ۹، ص ۱۱۰)
از امام حسن مجتبی(ع) پرسیده شد: مروت چیست؟ فرمودند:”نگهداری دین و عزیز کردن نفس و نرمی در برخورد با زیردستان و تعهد و وجدان کاری و ادای حقوق و مهرورزی نسبت به مردم”

(بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۰۲)
پس مراجعه به چنین افرادی برای ابراز حاجت و تأمین نیازها، نه تنها موجب خواری و ذلت نیست، بلکه صاحبان مردانگی و مروت افتخار می‌کنند که بی‌هیچ منت و اذیت و آزار و حتی کوچک‌ترین چشم‌داشتی به برطرف کردن نیازها بپردازند.

ثالثا:واژه حسب را در اصل به معنای کرامت و شرف پایدار در میان پدران و نیاکان و آنچه انسان از مفاخر آنان می‌شمارد، دانسته‌اند. برخی حسب را مترادف با دین و آیین انسان، مکارم اخلاق و فروتنی، آراستگی و پاکیزگی جامه گفته‌اند.

امام علی(ع) حسن خلق را برترین حسب دانسته است (نهج‌البلاغه، چاپ صبحی صالح، حکمت‌ها) همچنین حسب به انجام دادن کارهای نیک و به مال و غیر آن تعبیر شده

(حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۰۰)

و نیزحسن ادب جانشین حسب خوانده شده است.

(الارشاد فی معرفه حجج‌الله علی‌العباد، مفید، ج ۱، ص ۲۹۸).
صاحبان حسب کسانی هستند که از نظر اجتماعی و شرافت در بلندی قرار دارند و همان طوری که خود دوست ندارند خوار و ذلیل شوند، گرایشی ندارند که کسی را در خواری و ذلت ببینند.


کسانی که دارای دین، مروت و حسب هستند، اهل بخشش و جود و سخاوت هستند و می‌توان به آنان مراجعه کرد و از آنان بهره برد؛ در میان آنان کسانی هستند که نطلبیده و نخواسته بخشش می‌کنند و به نیازهای مردم پاسخ می‌دهند. این دسته از مردمان برترین کسانی هستند که «من حیث لایحتسب» بخشش می‌کنند و نیازهای مردمان را برطرف می‌سازند. امام حسین(ع) درباره این گونه اشخاص فرمودند:” ان اجود الناس من اعطی من لا یرجو”؛ بخشنده‌ترین مردم شخصی است که به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش کند. (کشف الغمه، ج ۲، ص ۳۰)

#نیازمندی

#درخواست

#امام حسین(ع)

#سبک زندگی


موضوعات: اخلاقي
   جمعه 30 مهر 13951 نظر »

انسان باید اهل گذشت باشد. در آیات قرآن بر عفو و گذشت در مقام احسان تاکید شده است. خداوند به پیامبرش(ص) فرمان می‌دهد عفو را سبک و رویه زندگی خود قرار دهد. (اعراف، آیه۱۹۹)

اصولا عفو برتر از خیلی دیگر از مصادیق احسان است. به سخن دیگر، در میان مصادیق احسان یکی از مهمترین و زیباترین احسان‌ها، همان احسانی است که در قالب عفو انجام می‌گیرد. (بقره، آیه ۲۱۹)

عفو در هنگامی انجام می‌شود که حقی برای کسی ثابت باشد و او از این حق خویش بگذرد و آن را نادیده بگیرد؛ مانند عفو در قصاص که موجب افزایش پیوندهای اجتماعی می‌شود.در قرآن برای گذشت از حقوق، اصطلاحات و واژگانی دیگر چون صفح و مشتقات آن به کار رفته است.البته میان این اصطلاحات و واژگان تفاوتهایی هست ولی همه آنها بر محور گذشت می‌باشد. (بقره، آیه ۱۰۹).
از نظر قرآن گذشت؛ زمانی زیباست که در اوج قدرت و توانایی باشد.وقتی کسی خودش ناتوان در ذلت است و از روی ناتوانی می‌بخشد، این بخشش، آنچنان ارزش ندارد.به سخن دیگر، عفو نیز خود درجات و مراتبی دارد که اوج آن در مکارم اخلاقی، خودش را نشان می‌دهد. بدین معنی که انسان در هنگام قدرت و در اوج خشم و غضب بتواند مهار و مدیریت نفس خویش را به عقل الهی و اشراقی بسپارد و از حق خویش بگذرد.

امام حسین(ع) فرمودند: “ان اعفی الناس من عفا عند قدرته”؛ بخشنده‌ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می‌بخشد.

(الدره الباهره، ج ۷1،ص400)

#عفو

#قدرت

#امام حسین(ع)

#سبک زندگی


موضوعات: اخلاقي
   پنجشنبه 29 مهر 13953 نظر »

1 ... 10 11 12 ...13 ... 15 ...17 ...18 19 20 ... 33