سالی پربرکت همراه با سربلندی و موفقیت برای شما بزرگواران آرزومندم.
به امید ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
روز پنج شنبه اول ماه رجب در صورت امکان و بلا مانع بودن، روزه گرفته شود.
چون شب جمعه شد، ما بین نماز مغرب و عشاء 12 رکعت نماز اقامه شود
که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت
یک مرتبه سوره حمد
سه مرتبه سوره قدر
12 مرتبه سوره توحید خوانده شود
و چون 12 رکعت به اتمام رسید،
70 بار ذکر“اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله” گفته شود.
پس از آن در سجده 70 بار ذکر “سبوحٌ قدوسٌ رب الملائکة والروح” گفته شود.
پس از سر برداشتن از سجده، 70 بار ذکر
“رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم”
گفته شود.
دوباره به سجده رفته و 70 مرتبه ذکر “سبوح قدوس رب الملائکة والروح” گفته شود.
و در اینجاست که میتوان حاجت خود را از خدای متعال درخواست کرد که ان شاءالله مستجاب می شود.
پیامبر اعظم (ص) : سوگند به آنکه جانم در دست اوست،
هیچکس این نماز را به جای نمی آورد
مگر آن که گناهانش بخشوده می شود، هر چند گناهانش به انبوهی کف های دریاها،
ریگ های بیابان ها، هم وزن کوه ها و به شماره برگ های درخت ها باشد،
در قیامت شفاعت او درباره هفتصد تن از خویشان و بستگان دوزخی اش پذیرفته می شود
ودر شب اول قبر نیز پاداش این نماز در زیباترین چهره و اندام تمثل و تجسم می یابد.
خوشروی، خوشگوی و خوش بوی نزد او می رود و او را به رهایی از غم بشارت می دهد.
فرد نمازگزار می پرسد: تو کیستی؟
پاسخ می شنود: عزیز من! دوست من! من پاداش آن نمازم که در فلان شب به جای آوردی.
اینک نزد تو آمده ام تا حق تو را بپردازم. ترس تو را فرو ریزم و در این وحشت و تنهایی همدمت باشم.
پس از نفخ صور نیز در عرصه سوزان قیامت در سایه ات گیرم،
آری با توام و هرگز خیر و خوبی من از تو دور نخواهد شد.
التماس دعا
الهی اَتَرانی ما اَتَیتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الْامال.
خدایا! مرا ببین! تنها به خاطر آرزوها و امیدهایم به درگاه تو آمدهام.
اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب می نامند.
در این شب ملائک بر زمین نزول می کنند.
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمود: "از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید،
زیرا شبی است که فرشتگان آن را “لیلةالرغائب” مینامند.”
این نامگذاری به این جهت است که هنگامی که یک سوم از شب گذشت،
هیچ فرشتهای در آسمانها و زمین نمیماند، مگر اینکه در کعبه و اطراف آن جمع میشوند.
آنگاه خداوند به طور غیر منتظرهای بر آنان وارد شده و
میفرماید: ای فرشتگانم! هرچه میخواهید از من درخواست کنید.
فرشتگان عرض میکنند: حاجت ما این است که از روزهداران رجب، درگذری.
خداوند میفرماید: «این کار را انجام دادم.»
بهتر است کسی که این حدیث را میشنود در این شب، زیاد بر فرشتگان صلوات فرستاده
تا تکلیفی را که آیه تحیت به عهده ما گذاشته به اندازه توانایی، انجام داده باشد.
یادمان باشد خدا این فرصت را به ما داده است پس می توانیم
همین یک شب را برای خودمان و انجام اعمال توصیه شده، وقت بگذاریم
و سرنوشت خود را تا حدودی تغییر دهیم.
برای افزایش رزق و برآوردهشدن حاجات مهم
روز دوشنبه اول ماه رجب المرجب
1396/12/28
آیتالله بهجت رحمهالله برای افزایش روزی و برآورده شدن حاجات مهم، ختم سورۀ «واقعه» را به اطرافیان خود توصیه میکردند. دستور این ختم بدین شرح است:
چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله.
روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند و بعد از تلاوت سورۀ مبارکه، هر روز این دعا را بخواند :
يا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ يا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِي و رِزْقُ عِیالي فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ كَانَ فِي الْأَرْضِ بَعِيداً فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ كَانَ قَرِيباً فَيَسِّرْهُ وَ اِنْ كانَ يَسِيراً فَكَثِّرْهُ وَ اِنْ كانَ كَثِيراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ كانَ مُخَلَّداً فَطَيِّبْهُ وَ اِنْ كانَ طَيِّباً فَبارِكْ لي فيهِ وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ يا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ وَ وَحْدانِيَّتِكَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ كانَ عَلي اَيْدِي شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَيَّ حَيْثُ اَكونُ وَ لا تَنْقُلْنِي اِلَيهِ حَيْثُ يَكُونُ.
در پنجشنبههای میان این چهارده روز، این دعا خوانده میشود:
يا ماجِدُ يا واحِدُ، يا جَوادُ يا حَليمُ، يا حَنّانُ يا مَنّانُ يا كَريمُ، اَسْئَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثى، وَ تَقْضى بِها دَيْنى، وَ تُصْلِحُ بِها شَأْنى بِرَحْمَتِكَ يا سَيِّدى. اَللَّهُمَّ اِنْ كانَ رِزْقى فِى السَّماءِ فَاَنْزِلْهُ، وَ اِنْ كانَ فِى الاَرْضِ فَاَخْرِجْهُ، وَ اِنْ كانَ بَعيداً فَقَرِّبْهُ، وَ اِنْ كانَ قَريباً فَيَسِّرْهُ، وَ اِنْ كانَ قَليلاً فَكَثِّرْهُ، وَ اِنْ كانَ كَثيراً فَبارِكْ لى فيهِ، وَ اَرْسِلْهُ عَلى اَيْدى خِيارِ خَلْقِكَ، وَ لا تُحْوِجْنى اِلى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ (بِكَيْنُونَتِكَ) وَ وَحْدانِيَّتِكَ. اَللًّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَىَّ حَيْثُ اَكُونُ، وَ لا تَنْقُلْنى اِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ، يا حَىُّ يا قَيُّومُ يا واحِدُ يا مَجيدُ يا بَرُّ يا كَريمُ يا رَحيمُ يا غَنِىُّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ، وَ هَیِّنَا [هَنِّئْنا-هَيِّئْنا] كَرامَتَكَ وَ اَلْبِسْنا عافِيَتَكَ.
بهجت الدعا، ص٣۶٢ـ٣۶۴
شب میلاد زهرای بتول است
ز یُمن او دعا امشب قبول است
شب فیض و شب قرآن، شب نور
شب اعطای کوثر بر رسول است.
در ادیان و فرهنگ های مختلف جهان، درخت و درختکاری جایگاه خاصی دارد.
دین مقدس اسلام نیز بشر را به کاشت درخت تشویق و ترغیب کرده است
و بعضی از بزرگان دین به این امر اشتغال داشته اند.
حضرت علی علیه السلام در مدینه باغ های خرمای فراوانی به وجود آورد
و بیشتر آنها را در راه خدا وقف کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در این باره می فرماید:
«اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و انسان ها،
حیوانات یا پرندگان از آن بخورند،
این کار صدقه ای از طرف آن شخص شمرده می شود».
نیز در روایتی معتبر از یکی معصومین (ع) منقول است که:
“حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی بودید،
ازاین عمل نیک خود دست برندارید”.
و این نشانگر تاکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است.
در ایران، روز 15 تا 22 اسفند ماه به عنوان “هفته منابع طبیعی” نامگذاری شده است
که نخستین روز این هفته یعنی 15 اسفند “روز درختکاری” است.
گرامی باد
برخیزیم. برخیزیم و دعا کنیم؛ برای دل های بی قراری که عید امسال خود را شاد می خواهند.
برای آنان که نگران طراوت کودکان معصوم خود هستند.
آنان که چشم به یاری من و تو دارند.
امروز روز تلاش برای عدالت است.
برخیزیم! امروز روز نیکوکاری است.
فردا که دستمان از جهان کوتاه است، حسرت روزگارانی را می خوریم که
می توانستیم شادی هامان را هدیه کنیم.
پس امروز را دریابیم؛ امروز را که روز نیکوکاری است؛
امروز را که گرمی محبت، سرمای کدورت را در پشت پنجره وا می نهد.
باور داشته باش که پاداش ما، بهاری با گل های رنگارنگ خواهد بود.
ایام تَشریق ( ایام معدودات ) روزهاى یازده، دوازده و سیزدهم ذیحجه است.
معنای لغوی
تشریق، از ریشة شرق، در لغت به معنای طلوع خورشید آمده است. بنابر نظر غالب، چون در این سه روز حاجیان گوشتهای قربانی را تکه تکه، و در نور آفتاب خشک میکرده اند، آن را ایام تشریق نامیده اند. به نظر برخی، چون ذبح قربانی تنها در صورت بر آمدن آفتاب جایز است، یا ازاینرو که حاجیان در ایام جاهلیت میگفته اند:
«اَشْرِقْ ثَبِیرُ کَیْم’ا نُغیر» (ای ثبیر (نام کوهی در مکه) در نور آفتاب داخل شو تا قربانی کنیم)، این ایام را تشریق گفته اند.
ایام معدودات
مفسران شیعه و سنّی عموماً « ایام معدودات » [۱] را ناظر به ایام تشریق دانستهاند و در تأیید آن به روایات استناد جسته اند [۲] [۳] [۴] [۵]
در تفسیر «ایام معلومات» [۶] در اینکه مقصود، ایام نحر و قربانی کردن است، اتفاق نظر وجود دارد، اما درباره تعیین مصداق آن اختلاف هست. شافعی، حسن بصری، مجاهدبن جبر و دیگران آن را دهة اول ذیحجّه، و بعضی دیگر عید قربان و سه روزِ بعد از آن دانسته اند. مفسران شیعی نیز، برخی نظر اول و برخی [۷] با استناد به روایات اهل بیت علیهمالسلام رأی دوم را بر گزیده اند [۸] [۹] [۱۰]
در حوادث سال نهم هجرت آوردهاند که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم در موسم حج ، علی علیهالسلام را مأمور به قرائت آیات نخستین سورة برائت برای حجاج کرد؛ این واقعه را در ایام تشریق دانسته اند [۱۱] [۱۲] [۱۳] همچنین پیمان عقبة دوم میان پیامبر و انصار ، که به هجرت آن حضرت به مدینه انجامید، نیز در روز دوم این ایام در سال سیزدهم بعثت رخ داده است. [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷]
منشا لغوی
ایّام، جمع یوم (روز) [۱۸] و تشریق بر وزن تفعیل به معنای خشک کردن گوشت در آفتاب [۱۹]، زیبا و نورانی شدن صورت [۲۰] [۲۱] ، روی به سوی مشرق کردن [۲۲] [۲۳] و نماز عید [۲۴] است و تعبیر «ایّام تشریق» به صورت ترکیبی در اصطلاح فقه به روزهای یازدهم تا سیزدهم [۲۵] [۲۶] [۲۷] و به نظر برخی به روزهای دهم تا سیزدهم ذیحجّه [۲۸]اطلاق میشود. روز دهم «یومالنحر»، روز یازدهم «یومالقر»، روز دوازدهم «یومالنَفْر الاوّل» و روز سیزدهم «یومالنَفْر الثانی» یا «یومالصدر» نامدارد. [۲۹] [۳۰] [۳۱] ابن اثیر میگوید: نامیدن روزهاى یاد شده به ایام تشریق یا بدین علّت است که گوشتهاى قربانی در این ایام، تکه تکه شده، در آفتاب خشک مىشدند و یا بدین جهت که تا خورشید بر نیاید، قربانی انجام نمىگیرد. [۳۲]
1. ↑ بقره/سوره۲، آیه۲۰۳.
۲. ↑ محمدبن حسن طوسی، التبّیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۵.
۳. ↑ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۲، جزء ۳، ص۱ـ۳.
۴. ↑ ابن عربی، احکام القرآن، ج۱، ص۱۹۸.
۵. ↑ سیوطی، ج۱، ص۲۳۴.
۶. ↑ حج/سوره۲۲، آیه۲۸.
۷. ↑ طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن،ج۱۴، ص۳۷۰.
۸. ↑ محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۲۱۰.
۹. ↑ طبرسی، ج۷، ص۱۲۹.
۱۰. ↑ سیوطی، ج۴، ص۳۵۶.
۱۱. ↑ محمدبن حسن طوسی، التبّیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۶۹.
۱۲. ↑ محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۲۱۸.
۱۳. ↑ مجلسی، ج۲۱، ص۲۷۳.
۱۴. ↑ طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۳۶۰.
۱۵. ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۱۲.
۱۶. ↑ مجلسی،بحار الأنوار، ج۱۹، ص۲۴۲۵.
۱۷. ↑ مجلسی،بحار الأنوار، ج۱۹، ص۴۷.
۱۸. ↑ لسان العرب، ج۱۵، ص۴۶۶، «یوم».
۱۹. ↑ لسانالعرب، ج۷، ص۹۶.
۲۰. ↑ لسان العرب، ج۷، ص۹۶، «شرق».
۲۱. ↑ مجمع البحرین، ج۲، ص۵۰۴.
۲۲. ↑ لسان العرب، ج۱۰، ص۱۷۴.
۲۳. ↑ مجمعالبحرین، ج۲، ص۵۰۴، «شرق».
۲۴. ↑ مجمع البحرین، ج۲، ص۵۰۴، «شرق».
۲۵. ↑ التفسیرالکبیر، ج۵، ص۲۱۰.
۲۶. ↑ کنزالعرفان، ج۱، ص۳۱۹
۲۷. ↑ مجمعالبحرین، ج۲، ص۵۰۴، «شرق».
۲۸. ↑ المیزان، ج۱۴، ص۳۷۰.
۲۹. ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۴.
۳۰. ↑ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۵۰
۳۱. ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۷۹.
۳۲. ↑ النهایة (ابن اثیر)، واژه «شرق».
برگرفته از فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۷۶ - ۷۷۸
سایت پژوهه
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ایام تشریق»، شماره۳۵۶۵.
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، معروف به امام سجاد و امام زینالعابدین، چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) است.
کنیه او ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد و ابوعبداللّه بوده است.
ابو حمزه ثمالی میگوید: علی بن حسین شبانه مقداری غذا بر دوش خود میگذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا میرساند
و میفرمود: «صدقه ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش میکند.»1
محمد بن اسحاق میگوید: مردمی در مدینه زندگی میکردند و نمیدانستند معاش آنها از کجا تأمین میشود؛ با درگذشت علی بن الحسین غذای شبانه آنان قطع شد.2
شب هنگام انبانهای نان را بر پشت خود برمیداشت و به خانه مستمندان میرفت و میگفت: صدقه پنهانی آتش غضب پروردگار را خاموش میکند.
برداشتن این انبانها بر پشت او اثر نهاده بود و چون به جوار پروردگار رفت به هنگام شست و شوی آن حضرت آن نشانهها را بر پشت او دیدند.3
ابن سعد نویسد: چون مستمندی نزد او میآمد، برمیخواست و حاجت او را روا میکرد و میگفت: صدقه پیش از آنکه به دست خواهنده برسد، به دست خدا میرسد.4
سالی قصد حج کرد. خواهرش سکینه توشهای به ارزش هزار درهم برای وی آماده ساخت. چون به حره رسید، آن توشه را نزد او بردند. امام همه آن را میان مستمندان پخش فرمود.5
1.ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۳.
2.ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۳.
3.حلیة الاولیاء ج ۳ ص ۱۳۶؛ کشف الغمه ج ۲ ص ۷۷؛ مناقب ج ۴ ص ۱۵۴؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۱۵۴؛ خصال ص ۶۱۶؛ علل الشرایع ص ۲۳۱؛ بحار ص ۹۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، صص ۱۴۷-۱۴۸.
4.طبقات ج ۵ ص ۱۶۰؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.
5.کشف الغمه ج ۲ ص ۷۸؛ صفة الصفوة ج ۲ ص ۵۴؛ به نقل شهیدی، زندگانی علی بن الحسین(ع)، ص ۱۴۸.
حضرت امام سجاد عليه السلام درباره حضرت عباس عليه السلام مى فرمايد: خداوند عمويم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ايثار و فداكارى كرد و از جان خود گذشت چنان فداكارى كرد كه دو دستش قلم شد خداوند نيز به او همانند جعفر بن ابى طالب در مقابل آن دو دست قطع شده دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرداز مى كند عباس نزد خداوند مقام و منزلتى بسيار بزرگ دارد كه همه شهيدان در قيامت به او غبطه مى خورد.
امام صادق نيز در ستايش از حضرت عباس مى فرمايد:
عموى ما عباس داراى بصيرة نافذ و ايمانى استوار بود همراه امام حسين جهاد كرد و آزمايش خوبى داد و به شهادت رسيد.
وى تنها به عنوان يك قهرمان نامدار و دلاور مطرح نبود بلكه فضائل علمى، تقوايى او و دانش رفيع را از خردسالى از سرچمشه علوم الهى به دست آورده بود چنانچه برخى روايات اشاره به اين نكته دارند كه وى از زمان كودكى شروع به تغذيه علمى نموده است.
مقام فقهى او بسيار بالا بوده است و در نزد راويان مورد وثوق و اعتماد بوده است و از جهت پارسايى در درجه بالا قرار داشت چنانچه برخى از رجاليون درباره ايشان گفته اند: عباس از فقيهان و دين شناسان اولاد ائمه بود، عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود و ديگران نيز وى را اين گونه تعريف نموده اند كه عباس از بزرگان و فاضلان فقهاى اهل بيت بود بلكه وى عالم استاد نديده بود.
حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.
روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.
حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) فرمودند:
اى مردم! به خدا سوگند من هرگز شما را به هيچ طاعتى فرا نمی خوانم مگر آن كه خود بر شما. در عمل به آن. پيشى مىجويم و از هيچ گناهى بازتان نمی دارم و نهى نمىكنم. مگر آن كه پيش از شما، خود را از عمل به آن باز میدارم.
نهج البلاغه، خطبه173
هرکس که شود داخل حصن حیدر * ایمن بود از عذاب روز محشر
جز مهر علی و آل چیزی نبود * سرمایه ی طوبا و بهشت و کوثر
“ولنتاین” در واقع یک مناسبت غربی وفرهنگ وارداتی است که چند سالی است میان جوانان باب شده و همه ساله در روز 25بهمن (برخي سالها26بهمن)مطابق با 14 فوریه همراه با آداب و رسوم به خصوصی برگزار می شود. جشنی همراه با هدیه دادن و دوستی و عشق ورزیدن به نامحرم و جنس مخالف که در واقع فرصتی است تا دوستی های خیابانی از سوی متولیان ابتذال، هویتی پوشالی یابد.
اینکه این روز چه تاریخچه ای دارد و بر اساس چه رویدادی گرامی داشته می شود، نکته ای است که همچنان نه منابع مبدع این طرح و نه پیروانشان اطلاعات موثقی برای پایه و اساس آن ندارند و تنها قصه ای ساختگی و تایید نشده، محملی برای گرامیداشت این روز عنوان شده و جالب اینجاست که بسیاری از جوانان وطنی بدون اطلاع از ریشه این افسانه ساختگی، پیرو این فرهنگ وارداتی شده اند که این گونه قصه سازی شده است:
زمانی فرمانروای روم باستان برای حفظ آمادگی سربازانش، از ازدواج آنها جلوگیری می کرده است به این دلیل که ازدواج باعث سستی آنها خواهد شد. در این بین کشیشی به نام “ولنتاین” مبادرت به عقد سربازان با دختران می نموده است که پس از اطلاع فرمانروا، به زندان می افتد. کشیش در زندان عاشق دختر زندانبان شده و خطاب به وی کارت هایی را می نوشته است و عاقبت در روز 14 فوریه به دستور شاه وبه جرم اقداماتش اعدام شده و توسط غربی ها “شهید عشق” نامیده می شود!”
اما آنچه باعث شده تا این افسانه، به شدت توسط رسانه های خارجی و در تمام دنیا تبلیغ شود، درونمایه ضدفرهنگی این جریان است که مبنایی برای رواج فرهنگ بیبند و باری و ابتذال است و هر ساله تحت عنوان “روز عشق” انواع و اقسام اعمال ناپاک و خلاف اخلاق در پوشش پاک عشق و محبت انجام می گیرد
آنچه که پشت پرده “ولنتاین” را این روزها بیشتر نمایان می کند، تلاش و تبلیغات برای از هم پاشیدن بنیان خانواده ها، جلوگیری از ازدواج و ترویج دوست یابی و دوست گزینی به جای انتخاب همسر و تشکیل خانواده، است. این اهداف در قالب سریالهای ماهواره ای فارسیزبان که به خانواده ها هجوم بیشتری آورده است، نمود عینی تری دارد که البته همراه با واردات “ولنتاین” که سالیان سال است اتفاق افتاده، در یک سیاست تعریف می شوند!
اما رواج این فرهنگ وارداتی نگران کننده تر می شود وقتی بدانیم که در میان برخی پدران و مادران هم رسوخ کرده است. اگر چه مرد به همسر خود و زن به شوهرش در این روز به اصطلاح عشق می ورزد، اما این حرکت در چنین روزی در سایه تبلیغات شبکه های ماهواره ای، تنها می تواند برای جوان و فرزند خانواده به عنوان یک الگو تلقی شده و مهر تأییدی باشد بر یک فرهنگ غلط و ناپاک که حاصل آن دوری گزینی از ازدواج و حفظ روابطی است برای فروپاشی اخلاقی جامعه.
اگرچه برخی اعتقاد دارند نفوذ آیینهایی نظیر روز “ولنتاین” ناشی از تهاجم فرهنگی است، اما به نظر می رسد این موضوع به علت خلاء فرهنگی جامعه در این زمینه، مورد استقبال قرار گرفته است. در حالی که این پدیده در فرهنگ و تاریخ ما وجود دارد اما درست و پررنگ به جوانان معرفی نشده است. روز مادر، روز پدر، روز دختر، روز ازدواج حضرت علی عليه السلام و فاطمه زهرا سلام الله عليها تنها نمونه ای از فرهنگ مذهبی ماست که نه تنها افسانه نیست و قصه سازی نشده است که ریشه در باورها و مذهب ما دارد و حتما می تواند به استحکام خانواده و عشق حقیقی همراه با هویت کمک کند.
پس شایسته است خانواده ها و جوانان، به تأسی از آموزه های اسلامی، از ورود هرگونه رسوم و آیین های خرافی و بویژه بیانگر فرهنگ ضد اخلاقی، به جامعه ممانعت کرده و مراسمات و موارد مشابه ملی و دینی که به مراتب بیشتر، بهتر، پر بارتر و متقن است را پررنگ تر و باشکوه تر اجرا نمایند. البته که نقش مسئولین و دستگاههای مربوطه نیز در فرهنگ سازی و بهبود این امر نمایان است.
پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) می فرماید :
فاطمه هرکس برای تو صلوات بفرستد خداوند اورا مورد آمرزش خویش قرار می دهد و در هر کجای بهشت که من باشم اورا به من ملحق خواهد ساخت.
تذکر و یاد آوری: درود فرستادن بر حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله عليها) آثار معنوی بالایی دارد و در قیامت شایستگی الحاق به پیامبر اکرم را برای انسان فراهم می کند.
یک مورد از صلوات های بر حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله ) چنین است:
« اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ »
همچنين صلوات خاصه آن حضرت:
“اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ الَّتِي انْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلَادِهَا اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلَإِ الْأَعْلَى فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَى أُمِّهَا خَدِيجَةَ الْكُبْرَى صَلَاةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ أَبِيهَا مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلَامِ”
طوسى، محمدبن الحسن؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد ؛ ج1 ؛ ص401
(خدايا درود فرست بر صديقه (طاهره ) فاطمه آن بانوى پاكيزه محبوب دوست و پيامبرت و مادر دوستان و برگزيدگانت آن بانويى كه او را برگزيدى و فضيلت و برتريش دادى بر زنان جهانيان خدايا تو انتقامش را بگير از كسانى كه به او ستم كردند و حرمتش را سبك شمردند. و تو اى خدا خونخواهى فرزندانش را بكن خدايا همچنانكه او را بدين مقام رساندى كه مادر امامان راهنما و همسر پرچمدار محشر و گرامى در عالم بالا قرارش دادى پس درود فرست بر او و بر مادرش (خديجه) درودى كه گرامى دارى بدان آبروى پدرش محمد صلى الله عليه و آله را و روشن گردانى بدان ديده فرزندانش را و برسان بديشان از من در اين ساعت بهترين تحيت و سلام را.)
در 31 شهريور 1359 رژيم بعثي عراق با تصميم و طرح قبلي و با هدف برانداختن نظام نوپاي جمهوري اسلامي جنگي تمام عيار را عليه ايران اسلامي آغاز کرد. صدام حسين رييس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربينهاي تلويزيون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزاير، آغاز تجاوز رژيم بعثي به خاک ايران را اعلام کرد.جنگي نابرابر در شرايطي به ايران اسلامي تحميل شد که از جانب استکبار جهاني بويژه آمريکا تحت فشار شديدي قرار داشت و در داخل کشور نيز جناح هاي وابسته به غرب و شرق، با ايجاد هياهوي تبليغاتي و ايجاد درگيريهاي نظامي در صدد تضعيف نظام بودند و نيروهاي نظامي نيز به خاطر تبعات قهري انقلاب، هنوز مراحل بازسازي و ساماندهي را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند. آمريکا براي به سازش کشاندن جمهوري اسلامي و در نهايت تسليم آنها حمايت پنهان و آشکار خود را در کليه زمينههاي سياسي، نظامي، اقتصادي و … از رژيم بعثي عراق به اجرا گذاشت. از سوي ديگر نيز ابرقدرت ديگر جهان يعني شوروي که متحد عراق محسوب ميشد، خصومتش را با نظام اسلامي که شعار نه شرقي و نه غربي را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جريان اشغال افغانستان توسط شوروي، اين تجاوز را محکوم کرده بود، بيش از پيش نمود. ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعيت داخلي و خارجي ايران، فتح يک هفتهاي تهران را در سر ميپرورانيد، در روزهاي نخست تجاوز، بدون مانعي جدي در مرزها تا دروازههاي اهواز و خرمشهر پيش تاخت. تحت چنين شرايطي امام خمینی (ره) به خروش آمد و نداي ملکوتيش دلهاي شيفتگان انقلاب و نظام را متوجه دفاع از کيان جمهوري اسلامي نمود؛ بطوريکه، نيروهاي مردمي بدون امکانات و تجهيزات و حتي آموزشهاي نظامي به مقاومت پرداختند. عليرغم کارشکنيهاي رييس جمهور وقت، بنيصدر، دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابي ايران شکل گرفت و نيروهاي جوان و شهادت طلب به جبههها شتافتند. پس از شکلگيري اتحاد و انسجام در ميان نيروهاي انقلابي و طرد نيروهاي وابسته، حماسهاي مقدس شکل گرفت که در تاريخ ايران اسلامي بيسابقه بود. حماسه دفاع مقدسی که برکات و دستاوردهاي بينهايتي را براي ملت ايران به ارمغان آورد. جهاد و شهادت مردمان با ايمان و مخلص اين سرزمين، ستونهاي نظام اسلامي را تا مدتها مستحکم نمود.
به مناسبت بزرگداشت اين همه مجاهدت و ايثار هرسال 31 شهريور تا ششم مهرماه به عنوان هفته دفاع مقدس نامگذاري شده است.
نور ولایت، نوری است سرمدی که از روز ازل همراه با نور رسالت، آسمانها وزمین و تمام افلاک را روشن کرد و فروغ جاودانه اش شعاع و تابش را به سایه ای گسترده، فراتر از فلک الافلاک و جهان عالم وجود تبدیل نمود که نسیم دلنوازش عاشقان و محبان ولایت را جملگی فراگرفت.
فضیلت روز عید غدیر
ابی نصر بَزَنْطی از یاران امام رضا علیه السلام میگوید:«خدمت آن حضرت بودم، درحالیکه مجلس پر از جمعیت بود و با یکدیگر درباره غدیر گفتگو میکردند.برخی از مردم این واقعه را منکرشدند.امام فرمود: پدرم از پدرش روایت کرد که:«روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین.» سپس فرمود: «ای ابی نصر! هرجا که هستی، در این روز نزد قبر امیرمؤمنان علی علیه السلام باش. به درستی که در این روز، خداوند گناه شصت سال از مؤمنان و مسلمانان زن و مرد را می آمرزد و از آتش دوزخ آزاد میکند،چندبرابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر آزاد کرده بود.» ایشان سپس ادامه داد: «اگر مردم ارزش این روز را میدانستند، هر آینه، فرشتگان در هر روز ده مرتبه با آنان مصافحه میکردند».
حل شود صد مشکلم با گفتن یک یا علی
قلب من خورده گره از روز اول با علی
محرم میقات را گفتم چه گویی زیر لب ؟
عاشقانه یک تبسم کرد و گفتا یا علی
عیدولایت و امامت؛ تکمیل دین و تتمیم نعمت برهمگان مبارك.
تبریک به لب ز ره منادی آمد
که ایّام سرور و فصل شادی آمد
یعنی علی النقی امام هادی
با علم رضا، جود جوادی آمد.
فرا رسیدن روز ولادت چشمه سار عصمت و قافله سالار کمال و معرفت
حضرت امام علی النّقی الهادي علیه السلام برهمگان مبارک باد.
شخصى به نام ابوالحسن، محمّدبن احمد به نقل از عمويش حكايت نمايد:
روزى از روزها به قصد ديدار و ملاقات حضرت ابوالحسن،امام هادى عليه السلام حركت كردم و چون بر آن حضرت وارد شدم عرضه داشتم: خليفه، سهميّه و جيره مرا به اتّهام اينكه از اطرافيان و دوستان شما مى باشم، قطع کردهاند.
پس چنانچه ممكن باشد از او بخواهيد كه سهميّه مرابرگرداند، قبول میکند؛ و همانند گذشته کمکهای خود را نسبت به من پرداخت مینماید.
حضرت در جواب فرمود: ان شاءاللّه درست خواهدشد.پس به منزل خود بازگشتم و چون شب فرا رسيد، شخصى درب منزل آمد و دقّ الباب كرد، وقتى درب منزل را گشودم، ديدم كه فتح بن خاقان مامور متوكل ايستاده است، هنگامى كه چشمش به من افتاد، گفت: در منزل خود چه میکنی؟
زود باش، كه خليفه تو را احضار كرده است، پس به همراه او راهى دربار متوكل شديم و چون بر او وارد شديم ديدم نشسته است و منتظر من میباشد.
پس همين كه چشمش به من افتاد، اظهار داشت: اى ابوموسى!ما هميشه به ياد تو هستيم؛ ليكن تو ما را فراموش كرده اى، اكنون بگو كه ازما چه طلب دارى؟
گفتم: کمکهای گوناگونى كه تاكنون بر من میشده است، آنهارا قطع نمودهاند؛ پس دستور داد كه کمکها و سهميّه من همانند سابق و بلكه چند برابر افزايش و پرداخت شود.
سپس از نزد خليفه خداحافظى كرده و بيرون آمديم؛ و به فتح بن خاقان گفتم: آيا علىّ بن محمّد هادى عليهالسلام امروز اينجا آمده است؟
اظهار داشت: خير.
گفتم: آيا نامه اى براى خليفه نوشته است؟
پس جواب داد: خير.
بعد از آن، راهى منزل خويش گشتم و فتح بن خاقان نيز به دنبال من آمد و گفت: شكّى ندارم كه تو از حضرت ابوالحسن، امام هادى عليه السلام تقاضا كرده اى كه برايت دعا نمايد و دعاى آن حضرت مستجاب شده است، پس خواهش میکنم كه از او تقاضا كنى تا براى من نيز دعا نمايد.
هنگامى كه به محضر مبارك امام هادى عليه السلام وارد شدم و سلام كردم، فرمود: اى ابوموسى! آيا مشكلت برطرف شد و خوشحال گرديدى؟
عرضه داشتم: بلى، ياابن رسول اللّه! اى سرورم! به بركت دعاى شما راضى و قانع شدم.
سپس حضرت نيز مرا مخاطب قرار داد و فرمود: خداوند متعال نسبت به ما اهل بيت عصمت و طهارت آگاه است كه ما در مشكلات به غير از او رجوع نمیکنیم، همچنين در ناملايمات وگرفتاریها فقط به او توكل و تكيه مینماییم، بنابر اين هرگاه تقاضا و خواسته اى داشته باشيم خداوند متعال از روى لطف و تفضّل مستجاب مینماید. بعد از آن، به حضرت عرضه داشتم: فتح بن خاقان به من التماس دعا گفت، كه از شما تقاضا كنم تا برايش دعا نمائی.
امام عليهالسلام فرمود: فتح در ظاهر با ما دوستى مینماید ولى در واقع از ما بيگانه است، ما براى كسى دعا میکنیم كه خالص، تحت فرمان خداوند سبحان باشد و اِقرار و اعتقاد به نبوّت حضرت محمّد مصطفى صلى الله عليه و آله وسلم داشته؛ و نيز اعتراف به حقوق ما اهل بيت رسالت داشته باشد. سپس حضرت افزود: من براى تو دعا كردم و خداوند متعال آنرا مستجاب گرداند.
در پايان از آن حضرت، تقاضا كردم و عرضه داشتم: ياابن رسول اللّه! چنانچه ممكن باشد، دعائى را به من تعليم نما كه هرگاه بخوانم، دعايم مستجاب شود؟
پس حضرت فرمود: اين دعائى را كه به تو تعليم میدهم، من خود زياد میخوانم و از خداوند متعال خواستهام، كه هركس آن را بخواند نااميدنگردد:
“يا عُدَّتى عِندالعُدَد وَ يَا رَجَائِى وَ الْمُعْتَمَدُ وَ يَا كهفى وَ السَّنَدُ وَ يَا وَاحِدُ وَ يَا أَحَدُ وَ يَا قُل ْهُوَ اللَّهُ أَحَدُ أَسْئَلَكَ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِى خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ أَحَداً انَّ تُصَلَّى عَلَيْهِمْ وَ انَّ تَفْعَلْ بِى كَذَا وَ كَذَا”
ترجمه دعا:
«اى ذخيره من بهنگام شمارش ذخيره ها و اى اميد من و تكيه گاهم و اى پناهگاه و ملجاءام اى يكى و اى يكتا و اى قل هو الله احد خدايا ازتو مى خواهم به حق كسانى كه خلقشان كردى و احدى از خلقت همسان ايشان نيست اينكه برايشان درود فرستى و براى من فلان حاجت را برآورى»
منبع:چهل داستان و چهل حديث از امام هادى عليه السلام
مؤلّف: عبداللّه صالحى به نقل از:أمالى شيخ طوسى: ج 1،ص 291، مدينة المعاجز: ج 7، ص 436، ح 2437، بحارالا نوار: ج 50، ص 127، ح 5.
سالخورده مردی درپایان عمر،پس از یک قرن زندگی پرکشاکش و پرازحرکت،آوارگی و جنگ و جهاد و تلاش و درگیری با جهل قوم و جور نمرود وتعصب متولیان بت پرستی و خرافههای ستارهپرستی و شکنجه زندگی؛
جوانی آزاده درخانه پدری متعصب و بت پرست و بت تراش…!
و در خانهاش زنی نازا، متعصب، اشرافی؛ سارا…
و اکنون، در زیر بار سنگین رسالت توحید، در نظام جور و جهل شرک، و تحمل یک قرن شکنجه “مسئولیت روشنگری و آزادی”، در “عصر ظلمت و با قوم خوکرده با ظلم”،پیر شده است وتنها…
ودر اوج قله بلندنبوت،باز یک “بشر” مانده است و در پایان رسالت عظیم خداییاش، یک “بنده خدا”
دوست داردپسری داشته باشد، اما زنش نازا است و خودش، پیری از صد گذشته…
آرزومندی که دیگر امیدوار نیست، حسرت و یأس جانش رامیخورد.خدا، بر پیری و ناامیدی و تنهایی و رنج این رسول امین و بنده وفادارش – که عمر را همه در کار او به پایان آورده است، رحمت میآورد و از کنیز سارا – زنی سیاه پوست – به او یک فرزند میبخشد.آن هم یک پسر! اسماعیل…
اسماعیل، برای ابراهیم، تنها یک پسر برای پدر، نبود، پایان یک عمر انتظار بود، پاداش یک قرن رنج، ثمره یک زندگی پرماجرا، تنها پسر جوان یک پدر پیر، و نویدی عزیز، پس از نومیدی تلخ…
و اکنون، در برابر چشمان پدر – چشمانی که در زیر ابروان سپیدی که بر آن افتاده، از شادی، برق میزند – میرود و در زیر باران نوازش و آفتاب عشق پدری که جانش به تن او بسته است، میبالد و پدر، چون باغبانی که در کویر پهناور و سوختهی حیاتش، چشم به تنها نونهال خرّم و جوانش دوخته است،
گویی روئیدن او را میبیند و نوازش عشق را و گرمای امید را در عمق جانش حس میکند. در عمر دراز ابراهیم، که همه در سختی و خطر گذشته، این روزها، روزهای پایان زندگی با لذت “داشتن اسماعیل” میگذرد، پسری که پدر، آمدنش را صد سال انتظار کشیده است، و هنگامی آمده است که پدر، انتظارش نداشته است!اسماعیل، اکنون نهالی برومند شده است، جوانی جان ابراهیم، تنها ثمر زندگی ابراهیم، تمامی عشق و امید و لذت پیوند ابراهیم!
در این ایام، ناگهان صدایی میشنود:
“ابراهیم…! به دو دست خویش، کارد بر حلقوم اسماعیل بنه و بکُش"!
مگر میتوان با کلمات، وحشت این پدر را در ضربه آن پیام وصف کرد؟
ابراهیم، بنده خاضع خدا، برای نخستین بار در عمر طولانیاش، از وحشت میلرزد، قهرمان پولادین رسالت ذوب میشود، و بت شکن عظیم تاریخ، درهم میشکند،از تصور پیام، وحشت میکند اما… فرمان؛ فرمان خداوند است.
جنگ! بزرگترین جنگ، جنگِ در خویش، جهاد اکبر!
فاتح عظیمترین نبرد تاریخ، اکنون آشفته و بیچاره…!
جنگ، جنگ میان خدا و اسماعیل، در ابراهیم.
فرمان الهی چندین بار در خواب به ابراهیم نازل شد و بدون ذکر هیچ دلیلی به او دستور داده شد تا اسماعیل را قربانی کند.
او پس از کشمکشهای فراوان درونی، در نهایت با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر میروند و ابراهیم آماده سربریدن فرزندمحبوب خودمیشود.
اما به هنگام انجام قربانی اسماعیل؛ خداوند که او را سربلند در امتحان مییابد، گوسفندی را برای انجام ذبح به نزد ابراهیم میفرستد.
این ایثار و عشق پیامبر به انجام فرمان خدا، فریضهای برای حجاج میگردد تا در این روز قربانی کنند و از این طریق برای یتیمان و تهیدستان خوراکی فراهم سازند.
در این روز همچنین مستحب است که نماز عید قربان برپا گردد. نماز عید قربان باید در فاصله زمانی طلوع آفتاب روز عید تا ظهر خوانده شود و شامل دو رکعت است.
التماس دعا
سالروز پیوند آسمانی علی (ع) با فاطمه (س) برترین بانوی جهان بر همگان مبارك.
پیوند آسمانی
نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ گاه مانند آن در تاریخ تکرار نشد. علی علیه السلام، پیشوای پارسایان با فاطمه علیهاالسلام، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت.برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛همچنان که یادونام آن درتاریخ برای همیشه ماندگارشد. اول ذیحجه، روزی مبارک برای همه نوگامانی است که دل به زندگی فاطمی علیهاالسلام داده اند تا شادی خود را با خاطره همیشه روشن آن روز مبارک، پیوند زنند.
مناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها
دهلوی نقل می کند: «آن زمان که خدیجه به فاطمه حامله گردید،وي در درون شکم مادر، بااو سخن میگفت و خدیجه این مطلب را از رسول خدا پنهان میکرد. روزی رسول خدا بر خدیجه وارد شد، دید با کسی سخن می گوید، بدون این که شخصی نزد او باشد. فرمود: با چه کسی سخن میگفتی؟ عرض کرد: با کسی که در شکم دارم. حضرت فرمود:«بشارت تو را ای خدیجه، این [را که در شکم داری] دختری است که خداوند او را مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده است; که ایشان پس از من و پدرشان [علی علیه السلام به عنوان امام] خارج می شوند.»
مناقب امام علی علیه السلام
علی علیه السلام در سایه همنشینی و همنفسی با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و تحت توجهات و تعالیم ایشان، دوران رشد و بالندگی خود را با کسب فضایل معنوی و اخلاقی از سیره نبوی طی کرد . این امر پس از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز ادامه داشت ؛ لذا ایشان به عنوان اولین مرد مسلمان، پشت سر پیامبر به نماز ایستاد و در تمام مراحل نبوت، یک لحظه از یاری و پشتیبانی رسول خدا سستی و غفلت نکرد. تاریخ اسلام سرشار از فداکاریها و شجاعتها و دلاوریهای آن حضرت است . تمامی این فضایل و نیز کسب مقام دامادی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که حاکی از علاقه و محبت ایشان بود، بدون شک حسادت برخی را برانگیخت؛ اینان تا زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جرات علنی کردن دشمنی و حسد خود را نداشتند.
الگوی همسرداری
سراسر زندگی مشترک امام علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام ، سرشار از مشق های نیکوست. مقام معظم رهبری، در تحلیلی زیبا، از نقش حضرت زهرا علیهاالسلام در فعالیت های تأثیرگذار همسرش چنین یاد می کنند: «در طول ده سالی که پیامبر در مدینه بود، حدود نه سال، جنگ های کوچک و بزرگی ذکر کرده اند (حدود شصت جنگ اتفاق افتاده)، در اغلب آنها امیرالمؤمنین هم بوده است. حالا شما ببینید، او [حضرت زهرا علیهاالسلام [خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می ماند… از لحاظ زندگی هم وضع رو به راهی ندارند… در حالی که دخترِ رهبر است، دختر پیامبر است، یک نوع احساس مسئولیت هم می کند. ببینید انسان چه روحیه قوی ای باید داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند، دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاری های زندگی خالی کند، به او گرمی بدهد، بچه ها را به آن خوبی تربیت کند… فاطمه زهرا علیهاالسلام این گونه خانه داری، شوهرداری و کدبانویی کردند و این طور محور زندگی فامیل ماندگار در تاریخ قرار گرفتند».
الگوی تربیت فرزندان
کوثر بی کران، کاملترین الگویی است که می توان در ابعاد گونه گون زندگی، وی را مقتدای خویش قرار داد، که یکی از «لایه ها و لطافت های» زندگی معنوی وی که بستر معنوی خوبی را برای رشد ربانی و معنوی فراهم می سازد، «بستر تربیتی» زندگی او است . در «سیره عملی و علمی » زندگی وی، ظرافت ها و دقتها موج می زند. او مادر است، اما چگونه مادر؟! مادر امامت است و حسنین در دامن مبارک او تربیت یافته اند . مادری است که از راه تکان دادن گهواره، برای همیشه جهان را تکان می دهد و از طریق «لالایی و تاتایی های » حساب شده، جهان و جهانیان را پر از فریادهای عدالت خواهی می کند و به سمت عدالت پیش می راند .
فرا رسیدن روز ازدواج، روز ارج نهادن به پیروی از سنّت و سیره پاک نبوی صلی الله علیه و آله وسلم فرخنده باد.
23ذي القعده روز زيارتي امام رضا عليه السلام
السلام عليك يا علي بن موسي الرضا المرتضي